آموزش کاشت درخت کنار
ژوئن 4, 2019گاباپنتین برای چه بیمارانی تجویز میشود؟
ژوئن 5, 2019کمونیسم و سوسیالیسم ظاهر جذابی دارند.
هر یک از آنها برای این که تأمین نیازهای همه افراد جامعه تضمین شود،
شکل تولید برنامه ریزی شده خودشان را دارند.
کمونیسم و سوسیالیسم ساختارهای اقتصادی آرمانی ای را وعده می دهند.
که برخی از کشورها برای آن تلاش کرده اند ولی بیشترشان شکست خورده اند.
گاهی اوقات، این دو واژه به جای یکدیگر به کار برده می شوند هر چند که کاملاً با یکدیگر متفاوت اند.
دانستنی هایی از سه اصطلاح رایج :
در جامعه امروزی، بسیاری از کشورها بخش هایی از سوسیالیسم را در سیاست های اقتصادی و سیاسی خود مورد استفاده قرار می دهند.
به عنوان مثال در انگلستان، بازارها مجاز اند آزادانه نوسانات خود را داشته باشند.
و کارگران هم بر اساس کارشان درآمد بالقوه نامحدود دارند.
در عین حال خدمات اساسی مانند بهداشت و درمان برای همه، بدون در نظر گرفتن زمانی که صرف کار می کنند یا تلاشی که انجام می دهند ارائه می شود.
برنامه های رفاهی مانند ارایه کوپن های غذا در ایالات متحده نیز شکل هایی از سیاست های سوسیالیستی اند که در جامعه آمریکا به رغم سرمایه داری بودنش جواب داده است.
کمونیسم (communism)؛
در فرضیه های کارل مارکس و فردریک انگلس ، کمونیسم جامعه ای است به اصطلاح بی طبقه با مالکیت واحد همگانی مردم بر وسایل تولید ، برابری کامل اجتماعی همه اعضای جامعه .
کمونیسم از ریشه لاتین (commons) به معنی اشتراک گرفته شده است.
کمونیسم از قدیمی ترین مکاتب سیاسی دنیا است .
در سال ۱۸۴۸ «کارل مارکس» و «فردریک انگلس» در آلمان در سال ۱۸۴۸ با انتشار مانیفست کمونیست حرکت تازه ای در نهضت کمونیسم جهانی به وجود آوردند.
از نظر فلسفی و اقتصادی کمونیسم و سوسیالیسم دارای ریشه واحدی هستند .
و هر دو بر مالکیت عمومی وسائل تولید تکیه می کنند، با این تفاوت که کمونیسم مرحله پیشرفت یا مرحله نهایی سوسیالیسم به شمارمی آید.
مارکس در آثار مختلف خود از «مانیفست» کمونیست گرفته تا کتاب «کاپیتال» تاریخ تحولات جهان را بر مبنای ماتریالیسم تاریخی، یا فلسفه مادی دیالکتیکی بیان می کند.
مارکس تکامل وسایل تولید و نحوه تملک و بهره برداری از این وسایل را زیر بنای تحولات اجتماعی می داند.
و تاریخ بشر را به صورت تاریخ جنگهای طبقاتی و منازعه بین ظالم و مظلوم و استثمار کننده و استثمار شونده بررسی و تجزیه و تحلیل می نماید.
از نظر مارکس دوره های تاریخی عبارتند از:
- کمون اولیه که در این جامعه بدون طبقه هیچ گونه تملک بر وسایل و ابزار تولیدوجود نداشته است،
- برده داری
- فئودالیة
- بورژوازی و سرمایه داری
- سوسیالیسم
- کمون ثانویه
مارکسیسم(Marxism) ؛
عنوان فلسفه مارکس و واضع فلسفه کمونیسم جدید است .
این واژه از نام کارل مارکس بنیانگذار سوسیالیسم علمی گرفته شده است .
اقتصاد تعیین کننده مسیر تاریخ است .
و تاریخ جز جنگهای طبقاتی و مبارزه بین گروه هایی که منافع اقتصادی آنها با هم متعارض است چیز دیگری نیست.
دولتها نقشی جز تأمین طبقه حاکم ندارند.
و در جوامع سرمایه داری دولت حافظ منافع صاحبان سرمایه ها و استثمار طبقه کارگر است .
این فشار و استعمار فقط هنگامی خاتمه خواهد یافت که مالکیت خصوصی، به ویژه مالکیت ابزار تولید از میان برداشته شود و طبقه کارگرحکومت را به دست خود بگیرد.
یا جامعه باوری، این اصطلاح که از واژه «سوسیال» به معنای اجتماعی در زبان فرانسه گرفته شده است،
معناهای بسیار دارد،اما تعریف معمول این اصطلاح را در واژه نامه انگلیسی آکسفورد،
چنین می توان یافت: «سوسیالیسم تئوری یا سیاستی است.
که هدف آن مالکیت یانظارت جامعه بر وسایل تولید – سرمایه، زمین، اموال و جز آنها – به طور کلی، و اداره آن به سود همگان است»
حزبهای گوناگون که خود را سوسیالیست، سوسیال دموکرات و کمونیست مینامیدند با هدف لغو مالکیت خصوصی در اروپا و آمریکا شکل گرفت.
در یک جمع بندی سوسیالیسم :
به عنوان مکتبی مبتنی براصالت جامعه و اشتراکیت ابزار تولید،و کمونیسم بیانگر مرحله ای ایده ال از چنین وضعیتی در جامعه،و بالآخره مارکسیسم یکی از نظریه پردازان چنین تفکری است .
شباهت کمونیسم و سوسیالیسم
کمونیسم و سوسیالیسم هر دو در زمینه انقلاب صنعتی بوجود آمدند
از طریق فرآیندهای مختلف،هر دو فلسفه وضعیت فعلی را بی ثبات بودن در نظر گرفتند و در نهایت فشارهای اجتماعی منجر به تغییرات شدیدی خواهند شد.
هر یک بر این فرض استوار است که فرد براساس توانایی خود به جامعه کمک خواهد کرد.
هر دو از طرفداران نهادهایی هستند که متمرکز شده و یا توسط دولت یا گروه ها کنترل می شوند ،
این به طور موثر کسب و کار خصوصی را به عنوان عرضه کننده کالاها و خدمات حذف می کند.
دولت نقش مهمی در سرمایه گذاری و برنامه ریزی اقتصادی یا به طور متمرکز و یا غیر متمرکز در سازمان های محلی دارد .
تفاوت کمونیسم و سوسیالیسم
مرکز سوسیالیسم این است که افراد براساس سهم فردی خود دریافت می کنند.
کمونیسم تمام اموال را به عنوان اموال عمومی مشاهده می کند.
و به طور موثری هیچ ملک یا اقلام شخصی که توسط افراد نگهداری می شود وجود ندارد.
سوسیالیسم نه تنها افرادی را که دارای مالکیت شخصی خود هستند،
بلکه همه ظرفیت های صنعتی و تولیدی را به طور جمعی تحت مالکیت و توسط دولت مدیریت کسب و کار می کنند.
سوسیالیسم در اصل یک فلسفه مدیریت اقتصادی است،
در حالی که کمونیسم در شرایطی است :
که دولت به عنوان مالک اصلی و تصمیم گیرنده در همه امور اقتصادی و سیاسی است.
کمونیسم هر مذهبی را رد می کند و دین در یک دولت کمونیستی کاملا از بین می رود.
سوسیالیسم تنها در جهت تمرکز اقتصادی است، آزادی مذهب مجازاست.
کمونیسم،حذف کامل تمایز طبقاتی را درنظردارد،سوسیالیسم به دنبال کاهش است.
در کمونیسم انتقال سرمایه داری ممکن نیست و سیستم های موجود به طور موثر از بین می روند چون کارگران در برابر طبقه متوسط و بالاتر بالا می روند.
سوسیالیسم به جای گذار تدریجی از سرمایه داری،از طریق فرآیندهای قانونی و سیاسی نگاه می کند که همه را به طور یکسان در هنگام تولد در نظر می گیرد.
مردم همچنان قادر به پیشرفت و ورود به طبقه متوسط هستند،اما فرزندان آنها مجبور به همان کارها برای رسیدن به آن جایگاه اند.