دانلود بهترین دیکشنری Babylon Version 6.0.1
سپتامبر 18, 2008Microsoft Math v3.0.1184.1020
اکتبر 31, 2008اشغـال ایران از طرف تازیان ابـتـدا اثـری در کار سفالسازی نـداشت، اما وقـتی که در سال ۷۵۰ میلادی خانواده ایرانی ابوالعـباس بر تخـت خلافت بغـداد تـکـیه زد، فعـالیت فرهـنگی ایرانیـان بار دگـر آغاز گـردید.
تازیان در زمان کوتاهـی سراسر خاک ایران را گـشودند، اشغـال ایران از طرف تازیان ابـتـدا اثـری در کار سفالسازی نـداشت، اما وقـتی که در سال ۷۵۰ میلادی خانواده ایرانی ابوالعـباس بر تخـت خلافت بغـداد تـکـیه زد، فعـالیت فرهـنگی ایرانیـان بار دگـر آغاز گـردید. اسلام بکار بردن ظرفـهـای گـران قـیمت فـلزی به ویـژه زر و سیم را غـدغـن کرده است. از اینرو بار دگـر طبقه حاکمه خریدار ظرفـهـای سفالی شدند و آماده شدند که سفالهـایی که بـسیار خوب آراسته شده و از لحـاظ هـنری در سطح والایی قـرار داشت بخـرند. رفـته رفـته پـیـشیـنه سفالگـری در بـسیاری از مراکز سفالسازی ایران بـنـیاد گـرفت و صاحبان این کارگـاهـها استادان فـن را بکـار گـرفـتـند. نوشته ای که در سنگ محـراب امامزاده یحیی ورامین در نزدیکی تهـران هـست، افـتخـار ساختـن محـراب را به سه کس یعـنی سفالساز، طراح نقـشه و خوش نویس می دهـد. از لحاظ تاریخـی دروه اسلامی به سه بخش تـقـسیم می گردد:
۱) دوره اولیه اسلامی تا آغاز سده یازده میلادی
۲) دوره میانه اسلامی شامل پادشاهـی سلجوقـیان و مغـولهـا
۳) دوره متاخر اسلامی از زمان صفویه تا به امروز
● دوره اولیه اسلام
در دوره اولیه اسلام، سفالساز افـتاده و مـتواضع ایرانی در هـمان زمینهپارتـهـا و ساسانـیان کار می کـرد. ظرفـهـای وی بی لعـاب بود و در قـالب فشاری هـا آن را آراسته کرده، تـزیـین می داد و یا ظرفـهایی از لعـاب آبی یا فـیـروزه ای می ساخت. اینگونه قالبهـای فشاری از خاک رس بی لعـاب ساخـته می شد و پـیش از پـخـتـن آن را برای آرایش ظرف کنده کاری می کردند.
در دوره اولیه سفالگـری ظرفـهـای چـیـنی که از چـین آورده شد سبب تـشویق و تحـریک ایرانیان در توسعـهً صنعـت سفالسازی شد. ثـعالبی و بـیـرونی دو نفـر از مورخین مشهـور دربارهً انواع سفالهـایی که از چـین آورده شد شرحی نگـاشته و مرغوبـیت آن را ستوده اند.
محـمد بن الحسین می نویسد که فرماندار خراسان در سال ۱۰۵۹ میلادی بـیست تـکه ظروف چـینی از کشور چـین دریافت کرد و آن را به بارگـاه خـلیفهً بغـداد فـرستاد؛ و سفالسازان داخلی را تـشویق به ساخـتن سفالهـایی شبـیه به آن کـرد. در حقـیـقـت در اثـر تـشویق فرمانداران و حـکام محـلی، نوآوری هـا و اخـتراعـات زیادی در فـن بـدل چـینیسازی و تـقـلـید چـیـنیهای دوره تانگ در ایران بوجود آمد. سفالسازان ایرانی در تـقـلـید از چیـنـیهای سبک تانگ در ایران بوجود آمد. سفالسازان ایرانی در تـقـلـید از چـیـنـیهای سبک تانگ آنقـدر استاد بودند؛ که در نظر اول هـمه مصنوع آنهـا را بجای چـینی اصل می گـرفـتـند.
کوششی که سفالسازان ایرانی در تـقـلید چـیـنـیهای کشور چـین در دوره های اولیهً اسلام کرده اند سبب کشف مجـدد لعـاب مینایی قـلع گـردید. در سدهً هـشتم پـیش از میلاد مسیح آشوریهـا اکسید روی را در لعـابهـای سربی خود برای بدست آوردن رنگ سفـید کـدر به کار برده اند. چون آخرین کار برای این فن در خاور نزدیک را می توان از آجرهای لعـابی که در شوش و تخت جمشید در سدهً پـنجم ساخته شده است ثابت کرد؛ بنابراین وقتی می گوئیم بعـد از ۱۵۰۰ سال دوباره آن را بازیافـتـند بی دلیل نیست. این لعـاب جـدید که سطح کاملا سفـید درست می کرد، کاربرد گـل و رس سفـید را از بـین برد و از ایران به سرعـت به تمام کشورهای اسلامی تا اسپانیا گسترش یافت. در آنجا پایه و اساس سفالسازی اسپانیایی – آفریقایی گردید که در جزیرهً اسپانیایی مایورکا ساخـته می شد؛ از آنجا به نام ماجولیکا به ایتالیا آمد و طولی نکشید که ایتالیا نیز آن را تولید کرد. از ایتالیا به آلمان و هـلـند و انگـلستان رفت. در هـلـند و انگـلستان به نام چـینی آلات دلـفـت معـروف گردید.
یکی دیگر از اختراعات ایرانیان در صنعـت سفالسازی رنگهـای مینایی بود که قبلا در سال ۸۸۳ میلادی آغاز گـردیده بود. اشیائی که رنگ مینایی بر آنهـا زده شده است – سفالسازان چـینی هـیچگـاه این رنگ را به کار نبرده اند – در کارگاه هـهای کوزه گـری فوسطاط نزدیک قاهـره و در عـراق پـیدا شده است. ولی بـیـشـتر دانشمندان امروزه بر این باورند که رنگ مینایی یک اختراع ایرانی است. رنگ مینایی در اسپانیای افـریقا در کارگاه هـای کوزه گـری معـروف پاتـرنا و والنسیا به کار برده می شد، و در سال ر۱۵۰۰ میلادی به ایتالیا رسید.
سه نوع رنگ مینایی وجود دارد:
۱) رنگ مینایی طلایی ساده روی زمینه سفـید.
۲) رنگ مینایی جگـری در زمینه سفـید یا مخـلوط با سایر رنگـهـا.
۳) رنگ مینایی چـند رنگ با درخشندگی فلز مس یا نـقره، یا اگـر روکش آن بسیار نازک باشد، رنگ مینایی زرد، قهـوه ای یا زیـتونی بر زمینه سفید.
رنگ مینایی در زمان سلاطین سلجوق و مغـول در کاشان به اوج تـکامل خود رسید.
● دوره میانی اسلام
در زمان سلجوقـیان ( ۱۰۳۷ – ۱۱۴۷ میلادی ) جهـش چشمگـیری در تـمام هـنرهـا، صنایع و عـلوم پـدید آمد. با اینکه سلجوقیان در اصل ترک بودند ولی خود را با روش زندگی ایرانیان تطبـیق دادند. در مورد سفالسازی این دوره باید گـفت “عصر طلایی چـینی سازیست”؛ در این دوره تمام روشهـای فـنی شناخته شده به کار برده می شد: حـکاکی، برجسته کاری، شبکه سازی، قـلمزنی رنگ زیر یا روی لعـاب، مطلا کاری و میناکاری. چـنین بنظر می آید که در آن دوره نقاشان و طراحان استاد سفالساز را یاوری میکردند و این امری عادی بوده است.
کوشش مستمر سفالسازان ایرانی برای اینکه بـتوانـند با چـینیهـا و لعـابهای ساخت کشور باستانی چین برابری کـنـند موجب بوجود آمدن دو اخـتراع در ایران گـردید، اولین اختراع ترکیب خمیر نرم با آمیخته زیادی از دُر کوهـی و دیگر کشف مجدد لعـاب قلیانی که برای آخرین بار در مصر باستان بکار می رفت. دانه های دُر کوهـی و خمیر شیشه ای لعـاب قـلیایی را به خاک رس اضافه میکردند، پس از پخـتن رویهً نیمه شفاف و سخت و به هـم چسبـیده ای بدست می آمد، و این هـمانند ماده و خمیری بود که در سدهً هـجدهـم در اروپا به عـنوان خمیر نرم چـینی شناخته شده بود. برای بدست آوردن لعـاب شفاف با اکسید قلع کار می کردند. تـنهً ظرف را اغلب کنده کاری کرده و با لعـاب یکـدست می پوشانـدند، این فـن را لقابی می گـفـتـند.
متداول شدن لعـابهـای قلیایی سبب شد که فـن رنگ آمیزی جدید بوجود آمد. آمیخـته مس در لعـاب سرب معـمولا رنگ فـیروزه ای تـیره یا سبز زنده بوجود می آوردند؛ ولی هـمین مس در لعـاب قـلیایی رنگ نیلی سیر درست می کرد. لاجورد کاشی (کوبالت) در لعـاب قـلیایی رنگ آبی مشکی (لاجوردی) می ساخت. در نزدیکی قـم و کاشان معـادن لاجورد کاشی (کوبالت) هست و احتمال دارد که استـفاده از کوبالت از هـمانجا آغاز گـردیده باشد. از جمله لعـابهـای دیگری که عـموماً در لعـاب های قلیایی به کار میرفت عـبارتـنداز: فیروزه ای روشن، سبز روشن، یشمی، سرخ ارغوانی و زرد ملایم که اغـلب آرایه زر هـم به آن افزوده می شد. ترکیب طلا در لعـاب یا به صورت زر گـداخـته و یا به حالت سریشی بود.
با استـفاده از این زرورق، کوزه گـر ایرانی دو شیوه تازه لعـابسازی پـیدا کرد که به نام مینایی و هـفت رنگ شناخـته می شد. برای ساخـتن لعـاب مینایی کوزه گر، خمیر شیشهً قلیایی و رنگیزه ها را در کوره می گـداخت و به صورت لعـاب مورد نیازدر می آورد. پس از خنک شدن آن را گـرد می کردند و هـنگـامی که این لعـاب روی ظرف داده شده و به کـوره برده می شد رنگـش تـغـیـیـر نمیکرد و نقاش و تـزیـینـکار قـبل از وقت می دانست که لعـاب پس از پخـته شدن، چه رنگی خواهـد داشت و هـمین امر سبب شد که دامنهً تعـداد رنگـهـا را گـسترش دهـد.
در سده سیزدهـم اصلاحاتی در لعـاب مینایی پـدید آمد، و به نام لعـابهـای قلم مویی شناخـته شد. در این شیوه با قـلم مو رنگ لعـابی را که مقـدار اکسید آن زیاد بود روی تـنهً ظرفـی که قـبلا در کوره رفـته بود می زدند و خطوط منـقش آن را می آراسـتـند. این رنگـهـا در پـخـت دوم مشخصتر می شد، و سپس ظرف در لعـاب یکـدست فـیروزه ای و یا عاجی فـرو برده شده و برای بارسوم به کوره می رفـت. چون رنگـیزه هـا را با قلم مو و خیلی رقـیق زده بودند شـُره نمی کرد و لکه دار نمی شد. مراکزی که ظرفـهای لاجوردینه تهـیه می کردند، ری و کاشان بودند، علی ابن یوسف و ابوطاهـر حسین از کوزه گـران به نام ری بودند.
سفالسازان کاشی در ساختـن محـرابهـا بسیار استاد بودند. قـبلا محـرابهـا را گـچـبری می کردند. محـراب کاشی بسیار زیـباست و صدهـا کاشی مینایی و درخشان بزرگ که خوب هـم به هـم سوار شده و اغـلب هـم کـنده کاری شده، محـراب را تـشکـیل می دهـد. این محـرابهـا نیز نـتـیجه هـمکاری نـزدیک میان سفالساز و نقاش آرایه گـر است. این کـلمات در سنگ نبشه محـراب امامزاده جعـفـر در قـم دیده می شود: “در دهـم ربیع الثـانی ۷۳۸ (۶ نوامبر ۱۳۳۷ میلادی) در کاشان در کنار سید رکن الدین محمود بن سید زین الدین غضایری به دست جـناب مستطاب جمال نقاش ساخته شد”. دو نقاش دیگـر که در آراستن کاشیهای ستاره ای و ضرب در نامبردارند به تـرتـیب عـبارتـند از: ابوروفظا که در حدود اسل ۱۲۰۰ میلادی می زیست و دیگـری طاهـر الدین که در حدود سال ۱۲۶۳ میلادی کار می کرد. در روی یکـی از کاشی هـایی که از نـقاش نخـستیـن باقی مانـده اسـت این کـلمات خـوانده می شود: ” در شب های میان سه شنبه و چـهـارشنبه، در آخرین روز صفر سال ۶۰۰ هـجری ساخـته شد.
● دورهً متـاًخـر اسلامی
هـنگـامی که شاه اسمعـیل در سال ۱۵۰۱ میلادی پس از ۸۵۰ سال فرمانروایی بـیگـانگـان بر تخت نشست و نخستین شاه دودمان صفـویه گـردید، بزرگی و عظمت ایران آغاز گردید؛ و تا دویست سال ادامه داشت. در زمان شاه عـباس بـزرگ این عـظمت به اوج خود رسید (۱۵۸۷ – ۱۶۲۰ میلادی) آوازه شکوه و جلال دربار شاهـنشاهی او به دربارهـای اروپا رسید، و سفـیرانی از بسیاری از کشورهـای اروپا به پایتخت وی یعـنی اصفهـان آمدند. شاه عـباس خود صنعـتکـار و بازرگـانی باهـوش بود. استادان فن را از امـپـراطوری پهـناور خود جمع کرد و در اصفهان یا پـیرامون آن جای داد و کارگاهـهـای صنعـتی شاهی بـیشماری بنیاد نهـاد. به پـیشه وران جزء و صنایع خصوصی نیز کمک می کـرد. هـنگـامی که از بازرگـانان و نمایندگـان کمپـانی هـند شرقی هـلـند که دژی در جزیره هـرمز در خلیج فارس داشتـند، شنید که آنها مشغـول تجارت ظروف چینی کشور چـین هـستـند؛ از بازرگـانان چـینی دعـوت کرد که چـینی های زیـبای خود را از راه خشکی برای صادرات به اروپا به کشور وی بفـرستـند و بدین ترتـیب کمپـانی هـلندی را از مـیدان خارج کرد. خود شاه گـردآورندهً تعـداد زیادی ظروف زیـبای چـینی بود؛ مجـموعـهً چـینـیهـای وی هـنوز در آرامگـاه خانواده شیخ صفی در اردبـیل وجود دارد. این امر نفوذ صنعـت چـین را دوباره برگـرداند و سفالسازان ایرانی بار دگـر در کار چـینی سازی کوشیدند و شیوه کار کاشان را کامل کردند و کائولین سفید نرمی را که در نائین و عـلی آباد
پـیدا شده بود بکار بردند و با لعـاب خـمیر شیشه قلیایی که قـبلا گـفتیم درهـم آمیخـتـند.
چـون سفالهـای ایرانی بدل چـینی بود شاه عـباس ۳۰۰ کوزه گـر چـینی را به ایران دعـوت کرد تا سفالسازان ایرانی در صنعـت چـینی سازی آموزش دهـند.رهـبر این عـده مردی بود که در افسانه هـای ایرانی به نام “من او هـر” شناخـته شده است. جهانگردان اروپایی که در آن زمان به ایران مسافـرت کرده اند، مرغوبـیـت و جـنس اعلای فراورده هـای داخـلی را تحـسـیـن کرده اند.
در سده هـجـدهـم و نوزدهـم که شـاهـان و فـرمانـروایـان ایـران ضـعـیف بودند، سقوط کـلی در بـیشتر صنایع و حرفـه هـا پـدید آمـد؛ ولی سفـالسازان ادامه دادند؛ به طوری که در دورهً شروع نوسازی ایران، زمان رضا شاه ر( ۱۹۲۵-۱۹۴۱ میلادی ) توانستـند بـیشتر کاشیهـای که از سردرهـا و گـنبدهـای مسجدهـا و امامزاده هـای قـدیمی ریخـته بود با کاشیهـایی به مرغـوبـیت کاشیهـای قرون وسطی تعـمیر کـنـند.