کمیاب ترین اسم دختر در ثبت احوال

آیا تا به حال به انتخاب نام برای فرزندتان فکر کرده اید اگر اینطور می باشد ممکن است مرتب در حال فکر کردن باشید تا بتوانید اسمی باب میلتان که هم زیبا و پر معنی باشد و هم با شرایط خانوادگی شما تناسب داشت باشد انتخاب نمایید در این مطلب از زیباترین و کمیاب ترین اسم دختر در ثبت احوال را دراختیار شما قرار می دهیم.
البته در ثبت احوال اسم های کمیاب دیگری هم وجود دارد که دلیل بر کمیابی آنها زیبایی اسامی نمی باشد بلکه عجیب بودن آن اسم ها یا دارای معانی بد آن اسامی می باشد مثلا برای دختران اسامی نامتعارفی مانند «آشفته،‌ آفت، اجبار، افسرده، باجی، بیزار، پنبه، تعارف، حلوا، خرما، خیار، شربتی، شقیقه، کفتر، نیمکت، قیمتی، همیشه، نوشابه، ییلاق، لوله، لیاقت، لبو، لباء، مشکی، مشکی‌جان، مغلوبه، مفتول، حاضر، حالتاج، حسرت، حضرت، حبصه، خارا،‌ خابس، پارچه، پاکت، پنیر، پوپول، پولی، انقلاب، اوجق، آمریکا، آلمان،‌ انگلیس، انه، آقابگم، ادامه و اذان» که آمار کمترین اسم دختر را دارد، ثبت شده است.
البته خوشبختانه بر طبق قوانین اسامی که فاقد ویژگی نام و معنای مناسب باشند، مانند اسامی یاد شده از قبیل افسرده، آفت، عذاب، زشتک و نامهایی که معرف صفات مذموم و مغایر با ارزشهای انسانی و منزلت اجتماعی است، مانند کوچک، چاکر، پالون، جاندار، دختربس و … . اسامی مغایر با جنس اشخاص مانند آرش برای دختر و نسرین برای پسر و … . قابل تغییر است.
سخنگوی سازمان ثبت احوال کشور با بیان اینکه انتخاب نام‌های عجیب و نامتعارف پذیرفتنی نیست اعلام نموده است اغلب این اسامی قبل از سال 70 انتخاب شده اند.
حال با ذکر چنین نام های نامتعارفی اهمیت نامگذاری صحیح بر روی فرزندان خود متوجه می شویم در ادامه فهرستی از اسامی زیبای دختر ایرانی را در اختیار شما قرار می دهیم و امیدواریم برای شما مفید باشد.

فهرستی از  زیباترین نام های ایرانی دختران

الف

آباندخت : نام زن داریوش سوم
آتوسا : نام دختر کورش ، زن داریوش
آدخت : خجسته و نیکو
آذر : آتش، فروغ، روشنایی
آراسته : با نظم و ترتیب
آرام : قرار، سکون
آرامش : آرمیدن
آرمیتا : آرمان، عشق پاک
آزادچهر : آزاده نژاد
آزاده : نام مادر گشتاسب
آزیتا : از نام های برگزیده
آشنا : یار، دوست
آفتاب : گرمی، روشنایی
آفرین : درود و سپاس
آلاله : نام گلی است
آمی‌تیس : نام دختر آستیاک، پادشاه ماد، نام زن کورش
آناهیتا : بانوی پاک و بیگناه، پاکبانو
آنیتا : از نام‌های برگزیده
آهنگ : سرود و نغمه
آوا : آواز، آهنگ
آوازه : شهرت و نام آوری
اختر : ستاره، شهاب
ارغوان : نام گلی است
ارمغان : پیشکشی، هدیه
افروز : روشن، روشن کننده
افسانه : داستان، خاطره و یادمان
افسر : بالا و سرور
افسون : از نام های برگزیده
انگبین : عسل، شهد
انوش : جاویدان
انوشه : بی‌مرگ و جاودان
انیران : روشنایی بی پایان
ایران : آزادگان و سرزمین آزادی
ایراندخت : دختر ایران

ب

بانو : خانم، کلمه احترام درباره بانوان
بنفشه : نام گلی است
به آفرید : نام دختر کی گشتاسب
به نگار : خوب چهره، نیکو صورت
به‌آفرین : نیک آفریده شده
بهار : نخستین فصل سال
بهاره : از آن بهار
بهدخت : نیک ترین دوشیزه
بهرخ : نیک چهره
بهرو : نیکو چهره
بهشت : پردیس، بهترین
بهگل : نیکوترین گل
بهناز : از نام های برگزیده
بهنوش : نیکوترین نوشیدنی
بهین : بهترین ، نیکوترین
بوستان : باغ پر گل
بی تا : یکتا، بی‌مانند
بیدار : هشیار و سرزنده
بینا : روشن، دل آگاه

پ

پارمیدا : از نام های برگزیده
پارمیس : نام دختر بردیا پسر کورش بزرگ
پاکبانو : آناهیتا، بانوی پاک
پاکچهر : خوش صورت
پاکدل : پاکیزه دل، دلپاک، خوش قلب
پاکیزه : بدون آلودگی، پاک
پانته‌آ : پایدار، نام زن آریاسب، سردار نامدار کوروش بزرگ
پردیس : باغ بهش
پرند : پارچه ابریشمی
پرنیان : حریر ، دیبا
پروانه : از نام های برگزیده
پروین : نام ستاره‌ای
پری : زن زیبا
پری بانو : از نام های برگزیده
پری سیما : زیبا روی
پریچهر : پری رخسار، خوشگل، زیبا روی
پریدخت : از نام های برگزیده
پریرخ : پری رو، پری رخسار، خوبروی
پریروی : خوشگل، زیبا رو
پریزاد : فرزند پری، فرزند زیبا
پریسا : مانند پری
پریگون : مانند پری
پریماه : از نام های برگزیده
پریناز : از نام های برگزیده
پریوش : پری مانند
پگاه : سحر، بامداد
پوپک : پرنده‌ای است، هدهد
پونه : بوته و گلی خوشبو
پیروزه : از سنگ های قیمتی

ت

تابان : نورانی، فروغمند
تابش : نورافشان
تابناک : پرتو، نورانی
تابنده : تابیدن
ترانه : تر و تازه، لطیف، نرم
ترگل : گل تازه
تُرنج : نام میوه ای است
ترنگ : آواز تارهای ساز
تَرَنُم : آواز خوش
تناز : نام مادر لهراسب. دختر آرش
تندیس : پیکره، تصویر
تهمینه : زن رستم و مادر سهراب

ج

جام : پیاله، ساغر
جانانه : دوست داشتنی

چ

چشمه : آب طبیعی از کوه
چکاو : نام پرنده ای خوش آواز
چکاوک : آهنگی از موسیقی ایرانی
چَمان : خرامان

خ

خاور : جای خورشید یا سرزدن خورشید
خجسته : شادباش، مبارک
خجیر : زیبا روی و پسندیده
خرامان : با ناز و وقار راه رفتن
خرمدل : خوشدل، خوشحال، شادمان
خندان : خندیدن، با لبخند
خورشید : هور، هور شید
خُوروَش : همانند خورشید
خوشچهر : نیکو روی
خوشدل : شاد، شادمان، خوشنود، خوشحال
خوشنوا : خوش آواز، خوش آهنگ
خوشه : چند دانه که در کنار هم آویزان باشند

د

دراج : نام پرنده‌ای است
دُرافشان : روشن، تابان ، شیرین سخن
درخشان : درخشنده، روشنایی دهنده
دُردانه : دانه در، مروارید بزرگ
دُرنا : نام پرنده ای است
دریا : از نام های برگزیده
دل آرا : مایه نشاط و خرمی
دل آرام : آرامش دهنده دل
دل افروز : روشن کننده دل
دل انگیز : نشاط آور
دلاویز : دلپسند، مرغوب، دلخواه
دلبر : یار و معشوق
دلپذیر : دلخواه, پسندیده
دلپسند : پسندیده، مرغوب
دلجو : نوازش کننده
دلخوش : خوشدل، خوشحال ،شادمان
دلدار : دلبر, معشوق, دلیر, دلاور, شجاع
دلشاد : خوشحال ، شادمان
دلکش : دلربا, دلپذیر, دلفریب
دلگرم : خشنود، امیدوار
دلنواز : دلارام, دلجو, دلپذیر
دمساز : همدم، همراز، هم صحبت
دنیا : گیتی ،جهان
دیبا : نوعی پارچه ابریشمی

ر

رامش : خوشی
رامک : آرامش دهنده
رخسار : روی، چهره، صورت ، سیما
رخشا : رخشان، درخشان
رخشانه : رخشان و درخشنده
رخشنده : درخشان ، نورانی
رُکسانا : نام دختر داریوش سوم هخامنشی
رودابه : فرزند تابان و مادر رستم دستان
روژین : سرخ فام
روشنک : دختر دارا
روناک : روشنایی
رویا : خاطره‌های شیرین

ز

زادمهر : برآمده از روشنایی
زرافشان : افشاننده سیم و زر
زربانو : نام دختر رستم و خواهر بانو گشتاسب
زری : منسوب به زر، زر دار
زرین : طلایی
زُمرد : گوهر، از سنگ های قیمتی
زیبا : خوبروی، خوش چهره
زیبا دخت : از نام های برگزیده
زیباچهر : خوش رو
زیبنده : شایسته، سزاوار
زیور : آرایش، پیرایه

ژ

ژاله : شبنم

س

ساغر : جام و پیمانه
سالومه : حساب سال و ماه
سایه : از نام های برگزیده
سپیتا : سفیدترین و پاکترین
سپیده : آغاز بامداد
ستاره : اختر،کوکب
ستی : بانو، خانم، کلمه احترام
سرور : شادمانی
سمن : نام گلی است ، یاسمین
سمنبر : لطیف، سفید و خوشبو
سمیرا : از نام های برگزیده
سنبل : نام گلی است
سودابه : نام زن کیکاووس
سوزان : نام زن رامشگر تورانی
سوسن : نام گلی خوشبو
سیما : روی ، چهره ،صورت
سیمگون : نقره فام
سیمین : نقره فام، سفید
سیمین چهر : سپیدروی
سیندخت : نام دختر مهراب، پادشاه کابل

ش

شاداب : تر و تازه، خرم – نام سخنوری بوده است
شادروز : نیک روز، خوشبخت
شادکام : شادمان، کامران، کامروا
شادمان : خوش، مسرور
شادی : سرور و شادمانی ، خوشی
شادی افزا : افزاینده شادی و نشاط
شایسته : با ارزش ، سزاوار
شب بو : نام گلی است
شبنم : ژاله
شراره : جرقه، ریزش آتش
شکوفه : گل‌های رنگارنگ میوه
شکوه : بلندجایگاه، با عظمت
شگون : خجستگی، با شانس
شنایا : همه چیز دان
شهربانو : نام زن رستم
شهرناز : نام خواهر جمشید
شهرنواز : خواهر شاه جمشید پیشدادی
شهرود : نام زن سهراب ومادر یرزو
شیدا : شیفته
شیرین : مزه شادکامی
شیفته : عاشق، مجنون
شیوا : رسا و بلند و کشیده

غ

غنچه : از نام های برگزیده

ف

فرانک : نام مادر شاه فریدون
فرخ ناز : از نام های برگزیده
فرخنده : مبارک، پرارج
فرزانه : گرامی، ارجمند، دانا
فرگون : مانند روشنایی
فرنگیس : نام دختر افراسیاب، زن سیاوش، مادر شاه کیخسرو کیانی
فرنوش : از نام های برگزیده
فروردین : نخستین ماه هر سال
فروزان : نورانی، شعله ور
فروزش : روشن
فروزنده : از نام های برگزیده
فروغ : روشنایی، تابش
فریبا : فریبنده
فلامک : الماس گلی رنگ
فیروزه : نگین انگشتر

ک

کاساندان : نام زن کوروش بزرگ و مادر کمبوجیه
کامروا : خوشبخت، خرسند
کاویش : پیمانه شیر
کتایون : نام زن کی گشتاسب در شاهنامه
کیانا : طبیعت، اهل هرچیز
کیمیا : کمیاب

گ

گل آذین : طرز قرار گرفتن گل‌ها بر روی ساقه یا شاخه
گل اندام : نازک بدن
گل برگ : برگ های رنگین گل و شکوفه
گل پر : گیاهی خوشبو
گل پونه : نام گلی همانند نعنا
گل دوست : دوستار گل، گل پسند
گل گون : سرخ رنگ، برنگ گل
گل گونه : مانند گل، به رنگ گل
گلبانو : بانویی همانند گل
گلچهره : زیبا، دارای چهره‌ای چون گل
گلرخ : خوبرو، خوشگل
گلرخسار : زیبا، خوش چهره
گلرنگ : به رنگ گل
گلروی : خوشگل ، زیبا
گلزار : گلستان ، محل رویش گل‌های فراوان
گلستان : از نام های برگزیده
گلشن : گلزار، گلستان
گلناز : گل انار
گوهر : جواهری با ارزش
گیتی : جهان هستی
گیسو : زلف نگار

ل

لادن : نام گلی است
لاله : نام گلی است
لبخند : احساس شادی بر لبان

م

مارال : از نام‌های برگزیده
ماندانا : نام دختر پادشاه ماد و همسر کمبوجیه
ماه آفرید : نام زن ایرج مادر منوچهر
ماهرخ : خوشگل، زیبا
ماهرو : از نام های برگزیده
ماهوار : مانند ماه
ماهوش : مانند ماه
مرجان : از گیاهان دریایی
مرمر : سنگ خوشرنگ و قیمتی
مروارید : گوهر باارزش دریایی
مژده : نوید ، خبر شادی
مژگان : چشم پوش
منیژه : خواهر فرنگیس، دختر افراسیاب
مه پیکر : از نام های برگزیده
مه سیما : ماه رو, ماهرخ، زیبا
مهتاب : نور آرام ماه
مهرافزا : آنکه مهر و محبت بیفزاید
مهستی : بزرگترین ریشه
مهشید : مهتاب، روشنایی ماه
مهناز : از نام های برگزیده
مهوش : مانند ماه ، خوشگل
مهین : بزرگ، بزرگتر
میترا : مظهر دوستی و محبت و صلح وصفا و روشنایی
مینا : نام گلی است
مینو : جهان معنوی

ن

نارگل : گل سرخ انار
نارگون : همانند سرخی آتش
ناز : دوست داشتنی، نام گلی است
نازنین : دارای ناز، نازک اندام
ناهید : آناهیتا، پاک بانو
نرگس : نام گلی است
نسترن : گلی سپید رنگ
نسرین : از نام های برگزیده
نسیم : هوای ملایم بامدادی
نگار : چهره زیبا
نگین : جواهر انگشتری
نوشین : شیرین و گوارا
نوگل : از نام های برگزیده
نونهال : نهال تازه، درخت جوان
نیایش : نماز بردن
نیلوفر : نام گلی است
نینا : از نام‌های برگزیده
نیوشا : شنونده

و

وارسته : آزاد
وَرد : گل سرخ
وِستا : دانش
ویدا : در اوستا به چم دانش و فرهنگ
ویس : نام دختر شاه غارن و شهبانو شهرو

ه

هاله : خرمن ماه
هدیه : پیشکشی
هما : مرغ خوش پرواز
هنگامه : وقت و زمان
هور : خورشید
هورتن : از نام های برگزیده
هوردخت : دختر خورشید
هورزاد : زاده خورشید
هورسان : مانند خورشید
هورشید : خورشید
هوزاد : خوب زاده، اصیل
هوگون : خوب گون, خوش رنگ, ممتاز

ی

یاس : نام گلی است
یاسمن : نام گلی است
یاسمین : گل یاسمن
یگانه : بی همتا