ديوار صوتي
مارس 31, 2009دانلود برنامه edison v 4.0
آوریل 1, 2009در ايران باستان و در دوران کهن اين سرزمين، سيزدهمين روز از سال جديد را روز طلب باران براي کشتزارهاي نورسته در بهار مي دانستند و فلسفهي بيرون رفتن از خانه و گذراندن روز در دشت و دمن و صحرا نيز بر همين اساس بوده است.
در ايران باستان، روزهاي ماه، هرکدام نامي ويژه داشتهاند، چنانکه روز سيزده فروردين متعلق به ايزد باران بوده که آن ايزد «تير» يا «تيشتري» مي ناميدهاند. در اسطورههاي باستاني چنين آمده که اين ايزد در هيأت اسبي، با ديو خشکسالي و خشکي که ديو «اپوش» نام دارد درگير نبردي سرنوشتساز است. چنانکه اگر در اين نبرد شکست بخورد، بلاي خشکي و خشکسالي بر سرزمين ما نازل ميشود. در اثر کم آبي و بيآبي، گياهان و درختان ميخشکند و زندگي انسان، گياه و حيوان در مخاطره ميافتد و اگر بر ديو خشک سالي پيروز گردد، سرسبزي، فراواني محصول را به ارمغان ميآورد.
اهميت چنين پديدهاي براي کشوري که با کمبود آب رو به رو است کاملاً قابل درک است. پس براي پيروزي خداي باران بر ديو خشکسالي، و شکست او به دست ايزد «تيشتر»، لازم بود که همه در نماز و نيايش دعا کنند و از او نام ببرند. براي برگزاري چنين سنتي در روز سيزدهم فروردينماه مردم به دشت و صحرا و کنار چشمه و جويبار ميرفتند و به نيايش ميپرداختند. روز سيزدهم نوروز گويا روز رسمي همهي مردم براي طلب باران در نقاط مختلف ايران بودهاست. در بسياري از روستاها هنوز هم در فصل تابستان مراسمي براي طلب باران برپا ميشود که تمام افراد در آن شرکت ميکنند.
از جمله مراسم اين روز، انداختن سبزه است در آب روان جويبارها که نمادي است از دادن فديه به ايزدبانوي آب، «آناهيتا» و ايزد باران، «تير» يا «تيشتري». از آنجايي که «آناهيتا» ايزد باروري نيز بوده با اين کار دانههاي بارور را به او باز ميگردانند تا موجب برکت و پرباري محصولات و زمينهاي کشاورزي شود.
مردم در نيمروز سيزدهمين روز نوروز در دشت و دمن، گوسفند بريان کرده و پس از شکست ديو خشکسالي «اپوش»، آن را به فرشتهي باران هديه ميکردند. سنت خوردن غذا در دشت و صحرا در چنين روزي، نشانهي همان فديه دادن به ايزد باران است تا کشت هاي نودميده را سيراب کند.
همچنين گرهزدن دو شاخهي سبزه و يا گياه، نمادي است از پيوند زن و مرد و تداوم نسل انسان. در اين روز و به پاس پيروزي «تير» يا «تيشتر»، مردم به جشن و پايکوبي ميپردازند. بازي هاي گوناگون همچون گردو بازي، تخم مرغ بازي، الک دو لک، کُشتي گيري، اسب سواري و انواع بازيهايي که در آن برد و باخت منظور ميشود در روز سيزده معمول بوده و در راستاي فلسفهي وجودي چنين روزي برگزار ميگردد. زيرا يادآور نبرد و کشمکشي است که ميان ايزد باران و ديو خشکسالي وجود داشته. به ويژه اسبدواني که پيروزي اسبِ برنده در مسابقه يادآور پيروزي و نبرد اسبِ ايزد باران است.
13 به در،در ایران کنونی
در ایران کنونی نیز مردم روز سیزده را برای دور کردن نحسی در بیرون از خانه به سر می برند.صبح بساطی از انواع خوراکیها را آماده می کنند و به دامن دشت و دمن می روند و تا دلشان می خواهد جنگل آتش می زنند!!! هنگام غروب نیز تلی از زباله، طبیعت را فرا می گیرد، گلهای نورسته زیر دست و پا له شده اند و شاخه های درختان زیر طناب تابها دوام نیاورده اند و شکسته اند.همه زیبایی ها ظرف 7-8 ساعت نابود می شود و نحسی 13 گریبان طبیعت را می گیرد!
منبع:شباهنگ