مجازاتى كه در جنايت براندامها واعضاى بدن به عهده فرد جنايتكار مى آيد، از آن به (ديه ) و در برخى موارد نيز به (ارش و حكومت ) ياد مى شود. در مورد ديه توضيحاتى پيش از اين بيان شد. اجمالش اين است كه ديه ، مالى را گويند كه مقدارش از نظر شرع معين باشد.
اما (ارش و حكومت ) عبارت است از مالى كه در عوض نقص در مال يا بدن از كسى گرفته مى شود و براى آن اندازه اى معين نشده است . اين كلمه در موارد زير به كارمى رود:
1- قيمت جنايت بر انسان (ارش جنايت ).
2- قيمت متاعى كه به دست غير مالك تلف مى شود.
3- تفاوت صحيح و معيوب ، مثلاً كسى مالى معيوب را بفروشد و يا قبل از تحويل به مشترى معيوب گردد كه بايد تفاوت آن را بين صحيح و فاسد بپردازد.(90)
چگونگى ارزشيابى ارش و حكومت بدين صورت است كه شخص آزاد (كه جنايتى بر او وارد شده ) به صورت برده فرض مى شود كه قابل قيمت گذارى است و صحيح و معيوب آن قيمت گذارى مى شود و ارش آن گرفته مى شود؛ البته در اين ارزشيابى بايد خصوصيات صحيح و معيوب را ملاحظه كرد، حتى معيوب بودن در مقطعى به اندازه روييدن موى سر.(91)
اينك 21 مورد كه ديه آن از نظر شرع تعيين شده است ، مورد بررسى قرار مى دهيم و در لابه لاى آن به مناسبت بحث در جاهايى كه مقدار معين شرعى وجود ندارد، از ارش نيز ياد خواهيم كرد.
جنايت بر موى سر، صورت و … به اين است كه مثلاً آب داغى روى آن بريزد و اين امر موجب ريزش آن گردد، بطورى كه نرويد (قابليت رويش مجدد نداشته باشد) يا به هر شكل ديگرى موى او را از بين ببرد، كه حكمش به شرح زير است :
1- عدم قابليت رويش مجدّد در زن يا مرد، ديه كامل
1- موى سر، در صورت 2 قابليت رويش مجدّد در مرد؛ موجب ارش
درزن ؛موجب مهرالمثل (92)
2- موى محاسن مرد، عدم قابليت رويش مجدّد، ديه كامل
در صورت قابليت رويش مجدّد، 13 ديه
3- موى هر يك از ابروها، عدم قابليّت رويش مجدّد، 250 دينار
در صورت قابليت رويش مجدّد، ارش
4- موى مژه ها، در صورت عدم رويش مجدّد، ارش (بنابر اقرب ) و ديه كامل (بنابر احتياط)
رويش مجدّد، ارش (93)
ص- چند تذكر
1- تشخيص عدم قابليت رويش مو به اهل خبره موكول مى شود و با نظر آنها ديه گرفته مى شود.(94)
2- در احكام ياد شده تفاوتى ميان افراد كوچك و بزرگ نيست .(95)
3- در غير موارد ياد شده اندازه معينى نيست و در آن ارش ثابت مى شود. (96)
دیه چشم
جنايت بر چشمهاى انسان صورتهاى مختلفى دارد كه حكم جنايت بر برخى از آنها را به شرح زير است :
1- دو چشم باهم ، ديه كامل
2- هر يك از دوچشم ، 12 ديه
3- چشم سالم آدم يك چشم (كه بطور مادر زادى يا آفت طبيعى بينايى يك چشم خود را از دست داده )، ديه كامل
4- پلكهاى چهارگانه ، ديه كامل
5- پلكهاى بالا، 13 ديه (احتياط واجب آن است كه مصالحه كنند)
6- پلكهاى پايين ، 12 ديه (احتياط واجب آن است كه مصالحه كنند)
تذكر: چشم تابدار، دوربين و … اگر بينايى داشته باشد، مثل چشم سالم است .(97)
دیه دماغ – دیه بینی
جنايت بر بينى نيز گوناگون است ؛ حكم برخى از آن به شرح زير است :
1- قطع بينى از اصل برآمدگى ، ديه كامل دارد.
2- فاسد كردن و از بين بردن بينى با شكستن ، سوزاندن ومانند آن ، ديه كامل دارد و چنانچه بدون عيب ترميم شود، بنابر مشهور صد دينار ديه دارد.
3- در قطع هر يك از سوراخهاى بينى 13 ديه است .
4- پاره كردن بينى و پرده ميانى دو سوراخ آن 13 ديه دارد.(98)
دیه گوش
حكم برخى از صورتهاى جرم بر گوشها عبارت است از:
1- بريدن هر دو گوش بطور كامل ، ديه كامل دارد.
2- بريدن يكى از دو گوش بطور كامل ،12 ديه دارد.
3- بريدن قسمتى ازگوش ، ديه اش به همان نسبت است ، مثلاً اگر 12- گوش بريده شود12 ديه گوش و … .
4- نرمه گوش 13 ديه گوش و در قسمتى از آن به همان نسبت .
5- شكافتن گوش (پاره كردن پرده گوش ) 13 ديه گوش است بنابر احتياط.(99)
ديه اعضاى بدن (2)
دیه لب
جنايت بر لبهاى انسان چند صورت دارد. قبل از پرداختن به حكم آن تذكر اين نكته لازم است كه :
حدود لب بالا از نظر عرض مقدارى است كه لثه را مى پوشاند ومتصل به دو روزنه و ديواره بينى است و طول آن همان طول دهان مى باشد و حدود لب پايين ، از نظر عرض مقدارى است كه لثه پايين را مى پوشاند و طول آن همان طول دهان است و حاشيه دو طرف دهان (گونه ها) جز لبها نيست .(100)
اينك به بيان حكم برخى از جنايتهايى كه بر لبها وارد مى شود، مى پردازيم :
1- قطع هر دو لب ، ديه كامل
2- قطع هر يك از دو لب ، 12 ديه (101)
3- شكافتن دو لب به طورى كه دندانها آشكار شوددر صورت خوب نشدن ،13 ديه
درصورت خوب شدن ،15 ديه
4- شكافتن يكى از لبهادر صورت خوب نشدن ، 13 ديه يك لب (16 ديه كامل )
در صورت خوب شدن 15 ديه يك لب (110 ديه كامل )
5- جنايت بر لب بطورى كه جمع شود و روى دندانها را نپوشاند، (ارش و) حكومت (102)
دیه زبان
جنايت بر زبان شخص سالم يا لال اعم از قطع كامل ، نصف يا قسمتى از آن صورتهاى گوناگونى دارد كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم :
الف- زبان شخص سالم
1- قطع كامل آن ، ديه كامل دارد.(103)
2- قطع قسمتى از آن ، به حروف معجم (104) بررسى مى شود و ديه بر تمام آنها به طور مساوى تقسيم مى گردد. بنابراين اگر همه حروف معجم ازبين برود، ديه كامل دارد و چنانچه برخى از بين رود، فقط سهم ازبين رفته ، واجب است .(105)
3- آنچه در(صحت ونقص ) زبان شخص سالم معتبراست ، مقدار از بين رفتن حروف است – نه مقدارمساحت زبان بنابراين اگرنصف زبان قطع شده ، ولى 14 حروف ازبين رود،14 ديه به او تعلق مى گيرد. وچنانچه ربع زبان بريده شود، ولى 12 حروف ازبين رود،12 ديه به اوتعلق مى گيرد.(106)
4- اگر با جنايت حرفى از بين نرود، ليكن زبانش سنگين يا تندگو گردد، به صورتى كه عيب شمرده شود، مرجع ، تعيين (ارش و) حكومت است .(107)
5- بريدن زبان بچه قبل از رسيدن به حد سخن گفتن ، ديه كامل دارد واگر به آن حد برسد، ولى به سخن نيامده باشد، 13 ديه دارد.(108)
ب- زبان شخص لال
1- قطع كامل آن ، 13 ديه دارد.(109)
2- در قطع قسمتى از زبان او (پرداخت ديه ) به حساب مساحت آن است .(110)
دیه دندان
مجموع دندانهاى انسان بطور معمول 28 دندان است و جنايتهايى كه بر آن وارد مى شود، مجازاتهايى را به فرد جنايتكار تحميل مى كند.
در اينجا احكام برخى از جنايتهايى كه بر دندانها وارد مى شود، بيان مى كنيم :
الف- حكم جنايت بر دندانهاى بيست و هشتگانه :
1- مجموع آن ، ديه كامل دارد.
2- دوازده دندان جلو(111) بالا و پايين 600 دينار (هريك از آنها 50 دينار) ديه دارد.
3- شانزده دندان عقب دهان 400 دينار (هر يك از آنها 25 دينار) ديه دارد.(112)
ب- حكم جنايت بر دندانهاى عقل و زيادى ؛ ديه معيّنى ندارد و ظاهر آن است كه به ارش ، رجوع مى شود.(113)
ص- يك مسأ له :
اگر دندانها از 28 عدد كمتر باشد اعم از اينكه اين نقصان مادر زادى يا به جهت عارضه اى باشد در مقابل آن از ديه كم مى شود.(114)
دیه گردن
برخى از احكام جنايت بر گردن آدمى عبارت است از:
الف- ديه كامل بنابر احتياط در موارد زير:
1 -شكستن گردن به صورتى كه كج شده و به طرفى مايل شود.
2- ضربه زدن بطورى كه بواسطه آن گردن به طرفى پيچيده وكوچك شود.
3- واردكردن جنايت بطوريكه مانع فروبردن غذا گردد.(ولى در عين حال شخص با تغذيه از راه ديگر زنده باشد.(115)
ب- ارش ؛ در صورتى كه عيب كجى گردن و منع فرو بردن غذا از بين برود، يا طورى شود كه بلعيدن و راست نگه داشتن و به حركت درآوردن گردن ، به سختى برايش ممكن باشد.(116)
دیه فک
حدود فكها عبارتند از: دو استخوان صورت كه در چانه به هم مى رسند از ناحيه بالا متصل به گوشند و دندانهاى پايين بر آنها روييده است .(117)
حكم جنايت بر فكها عبارت است از:
1- كندن هر دو فك ؛ ديه كامل .
2- كندن يكى از دو فك ؛ 12 ديه (500 دينار).
3- جنايت در قسمتى از دوطرف يا يك طرف ؛ ديه نسبت به مساحت آن محاسبه مى شود.(118)
ديه اعضاى بدن (3)
جنايت بردستهاى انسان چند صورت دارد كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم ؛
1- حكم قطع هر دو دست ؛ ديه كامل
2- هر يك از دستها؛ 12 ديه (500 دينار)(119)
3- انگشتان ؛ 12 ديه (500 دينار)
4- كف دستى كه انگشت ندارد.(120) ارش (121)
5- دست از آرنج يا از شانه 12 ديه (500 دينار)(122)
ص- دو نكته
1- حد دست كه در آن ديه مى باشد، مچ آن است كه حدفاصل ميان كف دست وساعداست .
2- فرقى بين دست راست و چپ (در حكم ياد شده ) نيست .(123)
دیه انگشت و ناخن
الف- حكم بريدن
1- انگشتهاى هر دو دست ديه كامل .
2- انگشتهاى هر دو پا ديه كامل .
3- هر يك از انگشتان 110 ديه كامل .(124)
4- هر بند انگشت 13 ديه انگشت .
5- هر بند انگشت شصت 12 ديه انگشت .(125)
ب- ديه كشيدن ناخن در صورتى كه نرويد، يا سياه و فاسد برويد، بنابر احتياط ده دينار و در صورتى كه به جاى آن ناخن سفيد (و سالم ) برويد، پنج دينار است .(126)
منظور از كمر، همان ستون فقرات است كه از نشيمنگاه (صلب ) تا گردن كشيده شده است .(127) و جنايت بر آن احكامى دارد كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم :
1- حكم شكستن كمر در صورتى كه با علاج و شكسته بندى خوب نشود؛ ديه كامل .
2- در صورت ايجاد خميدگى در پشت وخروج آن از اعتدال … ؛ ديه كامل .(128)
3- چنانچه معالجه شود، ولى خميدگى باقى بماند؛ ديه كامل .
4- اگر از آثار شكستگى چيزى باقى بماند؛(129)، ديه كامل (130).
5- اگر معالجه شود و اثرى از جنايت باقى نماند؛ صد دينار.(131)
دیه نخاع
نخاع عبارت است از ماده چرب و نرم وسفيد رنگ كه به شكل طناب ميان ستون فقرات جا دارد كه به آن مغز حرام نيز مى گويند.(132)
حكم جنايت بر نخاع عبارت است از:
1- قطع كامل نخاع ؛ ديه كامل .
2- قطع قسمتى از نخاع به نسبت مساحت ، محاسبه مى گردد.(133)
3- معيوب شدن عضوى كه ديه معيّن دارد، همراه باقطع نخاع ؛ ديه نخاع + ديه آن عضو.
4- معيوب شدن عضوى كه ديه معيّن ندارد، همراه با قطع نخاع ؛ ديه نخاع + ارش .(134)
دیه سینه – دی پستان
حكم جنايت بر پستان عبارت است از :
1- بريدن هر دو پستان زن ؛ ديه زن .
2- بريدن يكى از دو پستان زن ؛ 12 ديه زن .(135)
3- بريدن يكى يا هر دو پستان همراه با كندن قسمتى از پوست سينه ؛ ديه پستان + ارش
دیه پوست سینه
پوست (سينه ).
4- اگر سينه را سوراخ كند، ديه سوراخ كردن نيز به فرع بالا اضافه مى شود.(136)
5- بريدن نوك دو پستان زن ؛ نسبت به مساحت آن محاسبه مى شود.(137)
6- بريدن نوك پستان مرد؛ 18 ديه (125 دينار).
7- بريدن نوك دو پستان مرد؛ 14 ديه (250 دينار).(138)
مسأ له : اگر پستان (زن ) طورى صدمه ببيند كه شيرش قطع شود، يا از جريان و بموقع آمدن آن جلوگيرى شود، ياشيرش كم و يا باعث معيوب شدن آن شود، مثل مخلوط شدن آن (شير) با خون ياچرك ، در آن ارش مى باشد.(139)
دیه آلت مردان کیر
حكم جنايت بر آلت تناسلى مرد عبارت است از:
1- قطع كامل ، يا قطع ختنه گاه ؛ ديه كامل .(140)
2- قطع قسمتى از ختنه گاه ؛ نسبت به مقدار مساحت آن .(141)
3- پاره كردن مجراى بول بدون قطع آن ؛ ارش .(142)
دیه بیضه
حكم جنايت بر بيضه به شرح زير است :
1- كندن هر دو بيضه ؛ ديه كامل .
2- كندن بيضه طرف راست ؛ 12 ديه بنابر احتياط.
3- كندن بيضه طرف چپ ؛ 23 ديه بنابر احتياط.
4- ايجاد فتق بيضه ها؛ 400 دينار.
5- ايجاد فتق بطورى كه قادر به راه رفتن نباشد؛ 800 دينار.(143)
جنايت بر آلت تناسلى زن نيز صورتهاى مختلفى دارد كه به برخى از آنها اشاره مى كنيم :
1- عملى كه موجب يكى شدن مجراى ادرار و حيض گردد؛ ديه كامل زن دارد.
2- عملى كه موجب يكى شدن مجراى مدفوع و حيض گردد؛ بنابر احتياط، موجب ديه كامل زن مى گردد.
3- چنانچه يكى شدن مجرا به علت آميزش همسر قبل از بلوغ باشد، موجب ديه زن به اضافه مهريه او است .(144)
18- كَفَلها
(كَفَل )(يا اِلَيْه ) عبارت است از گوشت بالا آمده بين ران و كمر تا به استخوان منتهى شود.(145)
حكم جنايت بر كفلها به شرح زير است :
1- دو كفل با هم ؛ ديه كامل .
2- هر يك از كفلها؛ 12 ديه .
3- كفلهاى زن ؛ ديه كامل زن .
4- يكى از كفلهاى زن ؛ 12 ديه زن .
5- قسمتى از كفل ؛ نسبت به مساحت آن محاسبه مى گردد.(146)
حكم بريدن :
1- دو پا؛ ديه كامل .
2- هر يك از پاها 12 ديه كامل .(147)
3- انگشتان دوپا به تنهايى ؛ ديه كامل .
4- هر يك از انگشتان پا؛ 110 ديه .
5- هر يك ازبندهاى انگشت پا 13 ديه انگشت .
6- هر يك از دو بند انگشت شصت 12 ديه انگشت .(148)
تذكر: حدّ پاها مفصل ساق است .(149)
ديه شكستن هريك از دنده هايى كه از سمت راست ، قلب را در بر گرفته ، بيست وپنج ديناراست ، ولى در سايردنده ها بويژه دنده هاى چپ نزديك قلب ، احتياط در مصالحه است .(150)
21- تَرْقُوَه (استخوان بالاى سينه )
(تَرْقُوَه ) نام دو استخوان بالاى سينه و زير گردن در سمت راست و چپ است كه از طرفى به استخوان شانه واز طرف ديگر به جناق سينه متصل مى باشد.(151)
شكستن هر دو استخوان بالاى سينه ، ديه كامل دارد، ولى شكستن هر يك از آن دو چند صورت دارد:
1- در صورتى كه بدون عيب شكسته بندى شود؛ 40 دينار ديه دارد.
2- چنانچه خوب نشود؛ 12 ديه كامل دارد.
3- اگر خوب شود، ولى معيوب باشد؛ بنابر احتياط 12 ديه كامل دارد؛ البته برخى از فقها در دو صورت اخير به ارش قائل شده اند.(152)
چند مسأ له
1- اگر كسى استخوان باسن (نشيمنگاه ) شخصى را بشكند، بطورى كه او نتواند مدفوع خود را كنترل كند، در آن ديه كامل است ، ولى اگر قادر به كنترل باد(شكم ) نباشد، ارش به عهده اش مى آيد.(153)
2- در شكستن استخوان هرعضوى كه ديه معين دارد، 15 ديه همان عضو مى باشد. بنابراين چنانچه بدون عيب ، (شكسته بندى و) خوب شود، 45 ديه شكستن آن استخوان است .(154)
3- در كوبيدن وخُرد كردن استخوان در صورتى كه خوب نشود، 13- ديه همان عضو است ، ولى چنانچه بدون عيب خوب شود، 45 ديه كوبيدن آن است و… حضرت امام (ره ) مى فرمايد: همه اينها بنابر قول مشهور است ، ولى احتياط درباره استخوانها مصالحه مى باشد.(155)
مجروح كردن سر و صورت به شرح زير است :
حكم مجروح كردن سر و صورت
1- كندن پوست صورت بدون خون آوردن (شبيه خراشيدگى )؛ يك شتر.
2- خراشى كه به مقدار كم وارد گوشت شود همراه بيرون آوردن خون ؛ دو شتر.
3- جراحت عميق كه وارد گوشت شود، ولى به پوشش استخوانى نرسد؛ سه شتر.
4- جراحت عميق كه وارد گوشت شود و به پوشش استخوانى برسد؛ چهار شتر.
5- جراحت عميق كه وارد گوشت شود و سفيدى استخوان نمايان گردد؛ پنج شتر.
6- شكستن استخوان ؛ ده شتر.
7- جابجا شدن استخوان (كه نياز به جاانداختن داشته باشد)؛ پانزده شتر.
8- زخمى كه ازاستخوان سر گذشته و به دستگاه مغزى برسد؛ 13- ديه و اقوا اكتفا به سى وسه شتر.(156)
پوست بدن
جنايت بر پوست بدن ممكن است به واسطه سيلى زدن به صورت ، سر و ساير نقاط بدن انسان ، صورت گيرد كه حكم آن به شرح زير است :
1- سياه گردد، بدون مجروح يا شكسته شدن ؛6دينار.
1- به صورت 2 سبز گردد، بدون سياه شدن ؛ 3 دينار.
3- سرخ شود؛ يك دينار ونيم.
دیه سیلی
حكم سيلى زدن :
1- بدون كبود شدن ؛ 3 دينار.
2- به ساير نقاط بدن :2 در صورت سبز شدن ؛ يك دينار و نيم .
3- در صورت سرخ شدن ؛ 34 دينار.
(در حكم ياد شده ) بين زن و مرد وكوچك وبزرگ و همچنين بين اجزاى بدن ديه معيّن داشته باشد يا نه و رنگ ، تمام صورت را گرفته باشد يا نه ، اثر آن مدّتى باقى بماند يا نه ، فرقى ندارد.
اگر لطمه در سر باشد، ظاهر آن است كه به حكومت تعيين مى شود.
اگر لطمه سبب ورم كردن بدن شود، به حكومت تعيين مى شود.(157)
سقط جنين
حكم سقط جنين (158) به شرح زير است :
1- اگر روح در آن دميده باشد؛ ديه كامل ( 1000 دينار ).
2- اگر گوشت روى آن را پوشانده و خلقتش كامل باشد؛ 100 دينار.
3- چنانچه گوشت آن را نپوشانده باشد واستخوان باشد؛ 80 دينار.
4- در حالت مضغه ؛ 60 دينار.
5- در حالت علقه ؛ 40 دينار.
6- در مرحله نطفه چنانچه در رحم مستقر شده باشد؛ 20 دينار.
حكم سقط جنين در صورت اوّل ، مخصوص جنين پسر است و ديه جنين دختر نصف آن مى باشد، ولى در ساير موارد فرقى بين جنين پسر و دختر وجود ندارد.(159)
چنانچه زن خود سقط جنين كند، بايد ديه را بپردازد وهيچ بهره اى از آن ديه ندارد.(160)
كالبد شكافى
حكم كالبد شكافى به شرح زير است :
1- در حالت عادى ؛ جايز نيست و ديه دارد.
1- مسلمان الف در صورت ممكن بودن تشريح غير مسلمان ؛ جايز نيست و ديه دارد.
2- براى تعليم و آموزش : ب در صورت ممكن نبودن تشريح غير مسلمان و توقف حيات مسلمان بر تشريح ؛ ظاهر جواز آن است .(161)
د- ( در غيرمورد ضرورت و)مجردتعلّم جايزنيست و ديه دارد.
2- غير مسلمان اعم از ذمى و غير آن ؛ جايز است و ديه ندارد(162).
(درمواردى كه كالبدشكافى وتشريح ميت مسلمان جايزنيست ،اگركسى او راكالبد شكافى كند،) در قطع سر او، صد دينار ديه است ودر قطع اندامهاى او به حساب ديه اش حكم مى شود و در بقيه جنايات (در غيراز قطع نيز) به اين نسبت ديه بر او مى باشد؛ پس در قطع انگشت او ده دينار مى باشد و… .
اين ديه براى ورثه ميّت نيست ، بلكه براى خود ميّت مى باشد ودر راه خير مصرف مى گردد ودر صورتى كه ميّت بدهى داشته باشد، ظاهر اين است كه مى توان بدهى او را از اين ديه پرداخت .(163)
چند مسأ له
1- اگر كسى استخوان باسن (نشيمنگاه ) شخصى را بشكند، بطورى كه او نتواند مدفوع خود را كنترل كند، در آن ديه كامل است ، ولى اگر قادر به كنترل باد(شكم ) نباشد، ارش به عهده اش مى آيد.(153)
2- در شكستن استخوان هرعضوى كه ديه معين دارد، 15 ديه همان عضو مى باشد. بنابراين چنانچه بدون عيب ، (شكسته بندى و) خوب شود، 45 ديه شكستن آن استخوان است .(154)
3- در كوبيدن وخُرد كردن استخوان در صورتى كه خوب نشود، 13- ديه همان عضو است ، ولى چنانچه بدون عيب خوب شود، 45 ديه كوبيدن آن است و… حضرت امام (ره ) مى فرمايد: همه اينها بنابر قول مشهور است ، ولى احتياط درباره استخوانها مصالحه مى باشد.(155)
مجروح كردن سر و صورت به شرح زير است :
حكم مجروح كردن سر و صورت
1- كندن پوست صورت بدون خون آوردن (شبيه خراشيدگى )؛ يك شتر.
2- خراشى كه به مقدار كم وارد گوشت شود همراه بيرون آوردن خون ؛ دو شتر.
3- جراحت عميق كه وارد گوشت شود، ولى به پوشش استخوانى نرسد؛ سه شتر.
4- جراحت عميق كه وارد گوشت شود و به پوشش استخوانى برسد؛ چهار شتر.
5- جراحت عميق كه وارد گوشت شود و سفيدى استخوان نمايان گردد؛ پنج شتر.
6- شكستن استخوان ؛ ده شتر.
7- جابجا شدن استخوان (كه نياز به جاانداختن داشته باشد)؛ پانزده شتر.
8- زخمى كه ازاستخوان سر گذشته و به دستگاه مغزى برسد؛ 13- ديه و اقوا اكتفا به سى وسه شتر.(156)
پوست بدن
جنايت بر پوست بدن ممكن است به واسطه سيلى زدن به صورت ، سر و ساير نقاط بدن انسان ، صورت گيرد كه حكم آن به شرح زير است :
1- سياه گردد، بدون مجروح يا شكسته شدن ؛6دينار.
1- به صورت 2 سبز گردد، بدون سياه شدن ؛ 3 دينار.
3- سرخ شود؛ يك دينار ونيم .
حكم سيلى زدن :
1- بدون كبود شدن ؛ 3 دينار.
2- به ساير نقاط بدن :2 در صورت سبز شدن ؛ يك دينار و نيم .
3- در صورت سرخ شدن ؛ 34 دينار.
(در حكم ياد شده ) بين زن و مرد وكوچك وبزرگ و همچنين بين اجزاى بدن ديه معيّن داشته باشد يا نه و رنگ ، تمام صورت را گرفته باشد يا نه ، اثر آن مدّتى باقى بماند يا نه ، فرقى ندارد.
اگر لطمه در سر باشد، ظاهر آن است كه به حكومت تعيين مى شود.
اگر لطمه سبب ورم كردن بدن شود، به حكومت تعيين مى شود.(157)
سقط جنين
حكم سقط جنين (158) به شرح زير است :
1- اگر روح در آن دميده باشد؛ ديه كامل ( 1000 دينار ).
2- اگر گوشت روى آن را پوشانده و خلقتش كامل باشد؛ 100 دينار.
3- چنانچه گوشت آن را نپوشانده باشد واستخوان باشد؛ 80 دينار.
4- در حالت مضغه ؛ 60 دينار.
5- در حالت علقه ؛ 40 دينار.
6- در مرحله نطفه چنانچه در رحم مستقر شده باشد؛ 20 دينار.
حكم سقط جنين در صورت اوّل ، مخصوص جنين پسر است و ديه جنين دختر نصف آن مى باشد، ولى در ساير موارد فرقى بين جنين پسر و دختر وجود ندارد.(159)
چنانچه زن خود سقط جنين كند، بايد ديه را بپردازد وهيچ بهره اى از آن ديه ندارد.(160)
كالبد شكافى
حكم كالبد شكافى به شرح زير است :
1- در حالت عادى ؛ جايز نيست و ديه دارد.
1- مسلمان الف در صورت ممكن بودن تشريح غير مسلمان ؛ جايز نيست و ديه دارد.
2- براى تعليم و آموزش : ب در صورت ممكن نبودن تشريح غير مسلمان و توقف حيات مسلمان بر تشريح ؛ ظاهر جواز آن است .(161)
د- ( در غيرمورد ضرورت و)مجردتعلّم جايزنيست و ديه دارد.
2- غير مسلمان اعم از ذمى و غير آن ؛ جايز است و ديه ندارد(162).
(درمواردى كه كالبدشكافى وتشريح ميت مسلمان جايزنيست ،اگركسى او راكالبد شكافى كند،) در قطع سر او، صد دينار ديه است ودر قطع اندامهاى او به حساب ديه اش حكم مى شود و در بقيه جنايات (در غيراز قطع نيز) به اين نسبت ديه بر او مى باشد؛ پس در قطع انگشت او ده دينار مى باشد و… .
اين ديه براى ورثه ميّت نيست ، بلكه براى خود ميّت مى باشد ودر راه خير مصرف مى گردد ودر صورتى كه ميّت بدهى داشته باشد، ظاهر اين است كه مى توان بدهى او را از اين ديه پرداخت .(163)