ترس از آب – Fear of Water , Aquaphobia , Hydrophobia : متن مکالمه ی حمید مهدوی.م با استاد امیر حسین دربانی مدرس پیشین کلاسهای داوری شنا
مدیر و مترجم کلاسهای بین المللی مربیگری و داوری شنا و سرپرست پیشین کمیته داوران شنای فدراسیون جمهوری اسلامی ایرن!
سوال حمید مهدوی.م:
استاد برای اینکه ترس از آب ریخته شه باید چیکار کرد؟ هم برای مبتدی ها و هم برای افرادی که دچار حادثه شده اند و از آب دیگه میترسند!
پاسخ دکتر امیر حسین دربانی:
اشخاصی که به علت حادثه ای دچار ترس از آب شده اند موقتی است و حل میشه،اما کسانی که بدن عضلانی و یا استخوانی دارند،به دلیل بالا بودن دانسیته یا جرم مخصوص(چگالی)در شناوری با دشواری روبرو میشوند!داشتن چربی سبب بهبود شناوری میشود.خانمها در شنا از این امتیاز برخوردارند.مردان چون دارای عضلات و استخوانهای درشت تر و سنگین تری هستند(بویژه در اندامهای تحتانی=پاها)باید بخشی از نیروی خود را صرف شناوری و روی آب ماندن کنند.3 موضوع ترس از آب بیشتر درباره کودکان مصداق دارد.چون ریشه در زمان کودکی دارد.اگر کودک داستانها و خبرها و فیلمهای مربوط به غرق شدن در آب را ببیند و بشنود،ترس از آب در ذهن او شکل میگیرد.یا اینکه در اثر حادثه درون استخر بیفتد و یا در دریا زیر آب برود و آب بخورد،ترس از آب پیدا میکند.آموزش چنین فردی بسیار دشوارتر از کسی است که ترس از آب ندارد.4 نقش خانواده و مربی بسیار مهم است.بهترین روش این است که کودک در آغاز آمورش با پدر و مادر ،یا دست کم یکی از آنها به استخر برود.پس از آشنایی و خوگرفتن با مربی،دیگر نیازی به حضور پدر و مادر نیست.بودن پدر و مادر سبب میشود که آنها نیز با روند آموزش آشنا شوند آموزش شنا هم مانند زندگی و دیگر آموزشها و یادگیریهاست.هر چقدر کودک مستقل تر و از نظر شخصیتی قویتر باشد ،نمیترسد و در آموزش پیشقدم میشود و زودتر پیشرفت میکند. بچه های لوس و وابسته دیرتر پیشرفت میکنند و زود میترسند. برخوردها و جلسات نخست اهمیت حیاتی دارد.مربی باید با صبر و حوصله پیش برود.به هیچ وجه نباید به بچه فشار بیاورد.باید گذاشت تا خوب تشنه آب شود و خودش پیشقدم شود.اگر نمی خواهد وارد آب شود،نباید با زور و اجبار اورا وارد آب کرد!آنقدر باید کنار آب بنشیند و بازی دیگر بچه ها را در آب ببیند تا به میل خود وارد آب شود.باید با بچه ها در کنار آب ودرون آب بازی کرد.پازدن در کنار آب (من میگفتم شالاپ – شلوپ کنید)،عمو زنجیرباف و …
موارد مهم:
دمای آب: در آب گرم ترس کمتر ،پیشرفت سریعتر!در آب سرد برعکس! و خرابکاری هم بیشتر! همش میخواهند برند دسشویی!!!بعضی وقتها هم کار از کار میگذره،دیکه نمی خواهند برند!!!8
فیزیک کودک: کودکان توپول کمتر یخ میکنند بیشتر تو آب میمونند،شناوری بهتری دارند،بیشتر و سریعتر یاد میگیرند اما لاغرها…9
اما همان طور که گفتم مهمترین عامل مسایل روانی -شخصیتی-خانوادگی است.اینکه شناآموز مثل من بچه شهرری باشه یا بچه نیاوران!!روپای خودش باشه یا مامانش دماغشو پاک کنه،سرشو شونه کنه،غذا دهنش بذاره و اینکه قبلا ترس از آب پیدا کرده یا نه؟ مثلا باباش …فکر کرده آموزش شنا هردمبیله!!! بردش تو استخر یا دریا،مایه فیتیله پیچو از بچه گرفته،بعد گفته دست بزن!یا زیر شکمشو گرفته عینهو قایق موتوری کشیدش تو آب!!بچه ی بدبخت هم یه خروار آب خورده!!!یا گیر یه مربی عصبی ِ کیلویی افتاده باشه!!یا استخر مناسب آموزش کودکان نباشه یا صرفا تجاری باشه
پایه های آشنایی با آب خیلی مهمه.بچه باید با بازی و علاقه و روش درست وارد آب بشه بعد:1.حفظ تعادل در آب(یاد نگیره پاش سر بخوره..) 2.دم و بازدم درست(باید یادبگیره دم بیرونه-بازدم داخل آب)چون اول فکر میکنند مثل ماهی میتونند زیر آب نفس بکشند!!! …باید یاد بگیرند بازدم را از دهان و بینی هردو(بینی مهم: نکنند عفونت و سینوزیت )داخل آب انجام بدند.من میگفتم آبو فوت کنند یا دهان و بینی شونو بکنند زیر آب قل قلی کنند!!یعنی فوت کنند قل قل صدا بده!!!3.بازکردن چشمها زیر آب:در این باره عقاید مختلفه-اگه آب تمیز باشه بهتره اول عینک نزنند،رفلکس پلکها و چشمها درست شد،بعد عینک بزنند.اما اگه آب خاطر جمع نباشه یا کلرش زیاد باشه باید از خیر سازگاری رفلکس پلکها و چشمها گذشت و از همون اول عینک زد !! یعنی باید اصلا از خیر شنا گذشت!!!چون میاد شنا یاد بگیره،1000تا درد و مرض میگیره!!!12
درج شده در: وبلاگ حمید مهدوی.م
چگونه توانستم بر این ترس غلبه کنم
داستانی آموزنده از غبله بر ترس از آب و شنا
دوست عزیز ما در این داستان واقعی، دچار فوبیا به آب بوده است. فوبیا یعنی ترسی شدید و غیر منطقی از چیزی، به نحوی که آدم را از انجام کاری یا کارهایی عاجز و ناتوان کند. خواهر عزیزمان، بدون روانکاوی و درمان خیلی ویژه ای، فوبیا و هیپنوتراپی خود را خیلی سریع و ظرف چند دقیقه برطرف کرده است. که دلیلش رو بعد از روایت موضوع ایشون هم بررسی می کنیم
سلام به گیسوی عزیز از من خواسته ایی داشتی به دیده منت در برابر راهنمایی های شما این خواسته ناچیزی است داستان من و ترس از اب برمیگرده به سال ها پیش زمانی که خواستم توی اب استخر راه برم وشنا بلد نبودم تعادلم رو از دست دادم و وافتادم چند بار خواستم بلند شم ولی نتونستم دیدم تو عمق یک متری هی اب میخورم و ترسیدم که خفه بشم وقتی تعادلم رو حفظ کردم ونفسم جا اومد ترس همه جامو گرفت شاید خیلی ها براشون مهم نباشه و یه چیز عادی باشه ولی من وحشت کردم از اب بیرون اومدم ،اون قضیه رو رو این حساب گذاشتم که چون شنا بلد نبودم این اتفاق افتاده تا اینکه ماه پیش تصمیم گرفتم برم وهمراه دخترم شنا یاد بگیرم از دخترم به خاطر اموزش غلط شنا تو مدرسه مثل من از اب میترسید حتی وقتی فهمید اسمش رو کلاس شنا نوشتم خیلی گریه کرد که کلاس نمیاد من هم هی دلداری میدادم نه ایندفعه زود یاد میگیری فرق داره غافل از اینکه بعدها خودم به دلداری اختیاج پیدا میکنم. القصه، جلسه اول شروع شد اروم رفتم تو اب ولی ناخواسته وحشت داشتم انگار حس میکردم اب دیو خفته ایی که هر ان منتظره زیر پاهامو خالی کنه و منو بکشه تو وجودش
شیطان
داشت به قلبم فشار می اورد این فشار رو رو این حساب گذاشتم که شاید به خاطر مشکل کوچک قلبی ام هستش ،تا اینکه باز تعادلم به هم خورد دوباره وحشت کردم این ترس تو من بود ومنو ناراحت میکرد از اون ور واقعا دوست داشتم شنا یاد بگیرم و از اون ور میترسیدم ،شبای جلسه اموزش خوابم نمیبرد مثل بچه ها دوست داشتم گریه کنم و به کلاسمو ادامه ندم ،به شوهرم گفتم من دیگه نمیخوام کلاس برم کابوس اب شب ها هم منو ول نمیکنه شوهرم گفت :هرجور دوست داری ولی به خاطر بچه ها این کار رو نکن چون کافیه تو جا خالی کنی و بچه ها بفهمن اون وقت اونها هم یاد میگرن تا از چیزی ترسیدن فرار کنند.واقعا درست میگفت ولی چی کار میتونستم بکنم ،ببخشید پرچونگی میکنم ولی واقعا میخوام بدونین مستاصل شده بودم ،روی این همه ترس خجالت هم اضافه شده بود چون مربی رو عصبی کرده بودم ترسم نمیذاشت چیزی یاد بگیرم همش با اب در جدال بودم و تو چشمای بعضی مربی های دیگه تمسخر رو هم میدیدم اگرچه غلبه به ترسم برام خیلی مهم تر از نگاهای دیگران بود.به قول مادر شوهرم همه چیز علاج داره جز مرگ ولی علاج این همه ترس بی مورد من چی بود،گاهی فقط باید یه نوری مثل جرقه تو وجود ادم بزنه تا تو تاریکی چنگ بزنی بهش و ناامید خودت رو نجات بدی ،من هم ناخود اگاه یاد ثبت هدف افتادم پیش خودم گفتم من این خواستم رو مثل هدف ثبت میکنم ضرر که نمیکنم بگذار حالا چند نفر هم دور هم به من بخندن و شاد بشن ،هدفم رو که به پایان رسوندن دوره اموزشم رو بود با تاریخ ثبت کردم ،اصلا باورش برام مشکل بود اولین جلسه بعد ثبت هدفم با بسم الله رفتم تو نزدیک اب که شدم گفتم من ثبت کردم که دیگه نترسم خدایا به من کمک کن ،گیسوی عزیزم برای من انرژی مثبت بفرست پاهامو که تو اب گذاشتم حس کردم اب رو دوست دارم حس کردم یه دوست پاک و مهربونیه که میگه بیا من بهت ارامش میدم
فرشته
و واقعا این معجزه بود دوست داشتم از شعف گریه کنم،نمیگم جلسات بعد با مشکل روبرو نشدم ولی بدون واهمه و استرس مشکلات رو حل کردم انقدر تغییر کرده بودم که انرژی من باعث شد که دخترم هم دیگه نترسه و مربی تو جلسه اخر انقدر براش عجیب بود که اعتراف کرد اصلا با توجه به جلسات اولیه فکر نمیکرده ما انقدر پیشرفت کنیم و خودش گفت:تو جلسات اول شرایط مارو به سر مربی ها گفته و اون گفته فقط تو کم عمق کرال پشت تمرین کنیم مربی میگفت کاش سر مربی ها اون روز تو استخر بود و میدید چقدر ما پیشرفت کردیم .من نمیگم الان غریق نجات شدم ولی تو کم عمق خوب شنا میکنم و تو عمیق هم مربی کنارم باشه خوب شنا میکنم.خیلی وقت ها چاره مشکل کنارمونه فقط واقعا باید بخواهی که پیداش کنی و اگه میخوای خواسته ات رو ثبت کنی واقعا بخواهی به اون هدف برسی یعنی برات مهم باشه حتی اگه برای دیگران چیز پیش پا افتاده ایه ، شرایط عوض نمیشه ترس ترسه بدی بدیه پس باید ادم خودش رو عوض کنه بهتر راهنمایی های مفید دیگران رو هم اویزه گوش کنیم من هم از گیسوی عزیز ممنونم که ما را راهنمایی میکند بی جیره و مواجب. از مربی شنا هم ممنون که هیچوقت من رو تو اب پرت نکرد کاری که خیلی مربی های شنا میکنن خیلی وقت ها شیرجه زدن تو مشکل اون رو حل نمیکنه باید به خودت و مشکل فرصت بدی.
خبرهای خوبی از ما به تو گیسوی عزیز میرسه ما هم دعا میکنیم خبر های خوب از تو به ما برسه .ممنون و سپاس معلم عزیزم
چرا اون توانست بر این ترس غلبه کند؟ چون انگیزه ای بسیار قوی داشته است: پرورش کودکانی شجاع و سالم.
واقعا تعریف چنین داستانهایی کمک میکنه
مقالاتی اگر در این باره دارید برای دوانشجویان و مخاطبان دیگه بذارید
غلبه بر ترس از استخر در کودکان
تاثیر کلاه محافظ سر کودک
آموزش استحمام نوزاد
شستن دستگاه تناسلی نوزاد دختر
ترس از آب در بزرگسالان
مقابله با ترس از آب
آب هراسی (به انگلیسی: Aquaphobia) یک نوع ترس غیر طبیعی و مداوم از آب است.
موضوع هراس و ترس را در ادامه بررسی می کنیم.
هراس ها(درمفهوم بالینی کلمه) شایعترین شکل از اختلالات اضطرابی هستند. یک مطالعه که توسط موسسه ملی سلامت روان(به انگلیسی: NIMH) صورت گرفتهاست، نشان داده که بین ۸٫۷ ٪ و ۱۸٫۱ ٪ از آمریکاییها از هراسها رنج میبرند. در تفکیک سنی و جنسیتی یا بر اساس سن و جنس، مطالعه نشان داد که هراسها شایعترین بیماری روانی در بین زنان در تمام گروههای سنی بودند و در میان مردان مسن تر از ۲۵ سال دومین بیماری شایع به شمار میآمدند.
از بین هراسهای ساده، آب هراسی یک زیرگروه بیشتر رایج است. در یک مقاله دربارهٔ اختلالات اضطرابی، لیندال (به انگلیسی: Lindal)و استفانسون (به انگلیسی: Stefansson)نشان دادهاند که آب هراسی ممکن است بر روی بیشتر ۱٫۸ ٪ از جمعیت عمومی اهل ایسلند، یا تقریباً در یک نفر از هر پنجاه نفر این افراد، تاثیر گذار باشد.
اصطلاح صحیح برای ترس از آب که از زبان یونانی مشتق شدهاست، هیدروفوبیا hydrophobia میباشد. با این حال، این واژه برای مدت طولانی در انگلیسی مورد استفاده قرار گرفتهاست، تا به یک نشانه از مراحل نهایی بیماری هاری اشاره خاص بنماید، نشانهای که در انسان به صورت اشکال در بلع و ترس به هنگام مواجهه با مایعات و موقع نوشیدن آنها و عدم توانایی فرد در فرو نشاندن تشنگی خویش، تظاهر میکند.
به منظور به کار گیری یک اصطلاح بدون ابهام که به هراس عمومی نسبت به آب یا غرق شدن اشاره کند، اصطلاح آکوافوبیاً aquaphobia وضع گردیدهاست که از کلمه لاتین آکواً aqua (که در حالت طبیعی، وقتی که بعنوان یک پیشوند استفاده میشود باید به شکل Aqu نوشته شود) و کلمه یونانی “فوبیاً phobia ساخته شده است.
این افراد به آب هراسی دچار بودند:
ریچارد استالمن
کارن مک دوگال
متیو فاکس (در کودکی)