مقدمه افسردگي با علائمي چون احساسغمگيني، شکست، ناراحتي و کلافگي، هيجان و استرس، بي علاقگي به همه چيز و گاه همه کس مشخص ميشود؛ در واقع بيمار با بيان اين علائم، ناراحتي خود را بروز ميدهد. افسردگي مجموعهاي از حالات مختلف روحي و رواني است که از احساس خفيف ملال تا سکوت و دوري از فعاليت روزمره بروز ميکند. براي بيماري افسردگي هيچ علت قطعي و روشني نميتوان متصور بود، در برخي موارد يک زندگي پر استرس ميتواند محرکي براي افسردگي شود و در برخي موارد علت کاملاً به شخصيت فرد مربوط است. در کل به نظر ميرسد که افسردگي بدون يک علت تعيين شده مشخص و به طور خود به خودي روي ميدهد.دراين مقاله سعي داريم به بررسي علل افسردگي ،علائم ،انواع ودرمان افسردگي بپردازيم. تعريف افسردگي افسردگي بيماري جسمي وروحي بسيار شايع عصر ماست. و در تمامي جهان روندي فزاينده دارد. اين در حالي است که حدود نيمي از مبتلايان به افسردگي يا از بيماري خود بي خبرند يا بيماري آنها چيزي ديگر تشخيص داده شده است. افسردگي عبارت است از احساس غم، دلسردي، يانااميدي به مدت حداقل 2 هفته در اغلب روزها و اغلب ساعات روز، به علاوهعلايم همراه. افسردگي يک بيماري اختصاصي نيست بلکه در تماما سنين و همه نژادها، هم در زنان و هم در مردان ظاهر مي شود. افسردگي بيماري ساده اي نيست بلکه انواع گوناگون دارد به طوري که در بعضي افراد به صورت هايي ظاهر مي شود که ما عموماً آنها را افسردگي نمي شناسيم. افسردگي پس از آنکه درمان شد غالباً باز مي گردد. افسردگي مسائل گوناگوني به همراه دارد. غيراز مسائل پزشکي و اندوه که بسيار شايع است، فرد مبتلا به افسردگي خود را در کارها مورد تبعيض و از نظر اجتماعي مطرود و حتي منفور خانواده خودش مي بيند. گاهي انزواي همراه افسردگي، بيماراني را که وضعي درمان پذير دارند به دوري از مردم يا به سوي مرگ سوق مي دهد. درباره افسردگي خبرهاي خوشي نيز وجود دارد:بيشتر انواع افسردگي قابل درمان اند. Depression که غالباً افسردگي باليني، اختلالات خلق و خوي يا اختلالات عاطفي ناميده مي شود، بيمار را دچار آشفتگي انديشه، آشفتگي عاطفي، تغيير رفتار و بيماري هاي جسماني مي کند. افسردگي باليني، از ديدگاه عملکردهاي اجتماعي بيش از ديگر بيماري هاي مزمن، بيمار را ناتوان مي کند. افسردگي کبير بيش از بيماري هاي مزمن ششي، التهاب مفصل و ديابت ، ناتوان کننده است. افسردگي يک نشانگان (Syndrom) يعني مجموعه اي از علامات مرضي(Symptoms) مختلف است. شرح بيماري علايم شايع
– از دست دادن علاقه؛ بيحوصلگي و دلزدگي؛ناتواني از لذت بردن – احساس نااميدي؛ بيحالي و خستگي – بيخوابي؛خوابزياد يا ناراحت – گوشهگيرياجتماعي؛ احساس بيارزش بودن ومورد نياز نبودن – بياشتهايي ياپرخوري؛ يبوست – از دست دادن ميل جنسي – مشکل داشتن درتصميمگيري؛ مشکل داشتن در تمرکز – يکباره به گريه افتادن بدونتوضيح مشخص – احساس گناه شديد به خاطر وقايع بياهميت يا خيالي – تحريکپذيري؛ بيقراري؛ افکار خودکشي -دردهاي مختلف، مثلسردرد، درد قفسه سينه بدون شواهدي از بيماري جسميهمچنين اضطراب ، بي تفاوتي عاطفي،توهم،کژپنداري و…
نشانه هاي افسردکي همانند بسياري از اختلالات روحي و رواني، افسردگي نيزداراي نشانه هاي فراواني است که با شناسايي آنها مي تواند شرايط لازم براي درمانافسردگي را تسهيل کرد. اين نشانه ها که در اصل بسيار ناخوشايند هستند شامل مواردزير مي شوند:
*خلق و خوهاي مختلف که در طول روز بروز مي کند. اين شرايط معمولادر هنگام صبح به بدترين حالت خود مي رسد و با گذر زمان در طول روز بهتر ميشود.
*اختلالات خواب، که در زمان بيدار شدن هاي زودهنگام از خواب ايجاد مي شود وفرد نمي تواند دوباره به خواب برود. اين امر معمولا به دنبال افکار منفي که در ذهنافراد نقش بسته بروز مي کند.
*کندي در تفکر، صحبت کردن و حرکت
*احساس اضطرابو تشويش
*گريه کردن ها بي مورد
*نداشتن انرژي کافي براي انجام فعاليت هايروزانه و احساس خستگي شديد
*ناتواني در لذت بردن از اتفاقات مختلف
*ناتوانيدر تمرکز
*بروز مشکل در تصميم گيري
*بروز احساس فراموشي در فرد و به خاطرنياوردن موارد مختلف
*بروز افکار منفي در مورد آينده
*احساس تقصيرکردن
*نديد گرفتن هويت شخصي و … اين نشانه ها مي توانند تصوير روشني ازبروز افسردگي در بين افراد را براي ما نمايان کنند. به هر حال، اين امر خيلي مهماست که همواره به خاطر داشته باشيم اين نشانه ها به طور کامل در هر فردي ظاهر نميشوند و ممکن است در حالتي متفاوت بروز کنند. توجه داشته باشيد که بين افسردگي هايمعمولي با افسردگي هاي حاد که در آن فرد مجبور است به پزشک معالج مراجعه کند تفاوتهاي زيادي وجود دارد و پس از گذشت مدت زمان طولاني فرد به اين افسردگي ها مبتلا ميشوند. همچنين بايد توجه داشت که افسردگي هر اندازه که حاد باشد قابل درمان است واگر شما توصيه هاي موجود را رعايت کنيد هرگز به عواقب آن مبتلا نخواهيد شد.طبق آمارهاي رسمي اعلام شده، ? تا ?? درصد مردان در سراسر دنيا از افسردگي هاي قابل تشخيصرنج مي برند و اين در حاليست که رقم ياد شده براي خانم ها به ?? تا ?? درصد مي رسد. تا کنون فرضيه هاي فراواني براي کشف علل افزايش بروز افسردگي در بين زنان عرضه شدهاست. اين طور که گفته مي شود، افسردگي هاي پس از زايمان مهم ترين نوع اين اختلالاست که در زنان بروز مي کند. عوامل ديگر شامل تحقير شخصيت زنان در جامعه و يادشواري شرايط براي رسيدن آنها به اهداف مورد نظرشان مي شود که مي تواند افسردگي هايشديد را در آنها به دنبال داشته باشد. به هر حال گفته مي شود، چون زنان معمولااحساساتي تر هستند و نسبت به مردان صادقانه تر با مشکلات مختلف مواجه مي شوند آسانتر مي شود بيماري افسردگي را در آنها درمان کرد. افسردگي وراههاي درمان آن-3
علت هاي افسردگي
براي بيماري افسردگي واقعي هيچ علت يگانه و روشنينميتوان متصور بود. بعضي از عوامل زيستشناختي مثل بيماريهاي جسمي،اختلالات هورموني، يا بعضي داروها ميتوانند نقش داشته باشند.
عوامل اجتماعي و رواني نيز ميتوانند نقش داشته باشند .
اختلالات ارثي نيزميتوانند مؤثر باشند.
بروز اين حالت ممکن است با تعداد وقايعناراحتکننده زندگي فرد ارتباط داشته باشد. مکانيسم هاي دقيق ابتلا به افسردگي هنوز کشف نشده اند. با وجود اين چند عامل زيست شيميايي و رواني اجتماعي شناخته شده اند که باعث افسردگي مي شوند. ساختار زيست شيميايي و ژنتيکي بعضي از مردان و زنان چنان است که در محيط هاي داراي عوامل محيطي و اجتماعي يکسان ، آسيب پذيري بيشتر نسبت به افسردگي نشان مي دهند. علت هاي روان شناختي افسردگي گوناگون اند. استرس آغازگر افسردگي است. استرس هاي موجد افسردگي، رويدادهاي بزرگ ناخواسته زندگي اند؛ مثل مرگ يک عزيز، نه رويدادهاي جزيي مثل ترافيک شلوغ سرشب در شهر که همواره با آن روبرو هستيم. استرس هاي زندگي را بر اساس شدت تاثير درجه بندي کرده اند. مقياس 37 درجه اي Holmes , Rahe مرگ همسر را 100، طلاق را 75 ، بيماري شخصي را 53 ، ازدواج را 50 ، آبستني را 39 ، تغيير مسئوليت کار را 29 ، موفقيت چشمگير را 28 ، تغيير اوضاع زندگي را 25 ، مشکل داشتن با کارفرما را 23 ، تغيير فعاليت اجتماعي را 18 ارزيابي کرده است. چنان که در اين مقياس ديده مي شود استرس هاي خوشايند هم مي توانند از عوامل افسردگي باشند. ازدواج و آشتي بعد از جدايي، تنها عوامل استرس زا نيستند بلکه کسب موفقيت چشمگير، با آن که بسيار خوشايند است، استرس زا است. روان شناسان بر اين باورند که در نبود حمايت اجتماعي يا دوستان، گرايش به افسردگي تشديد مي شود؛ به سخن ديگر وجود دوستان متعدد ، فرد را از ابتلاي به افسردگي حفظ مي کند. بعضي از پژوهشگران بر اين باورند که نشانگاهي به نام ” اختلال افسرده ساز شخصيت” وجود دارد که افراد مبتلا به آن همواره نسبت به خود و ديگران بدبين اند؛ جهان به نظر آنها بي رحم و بي پشتيبان است و خود بي ارزش اند و آينده نوميد کننده است. به خاطر داشتن اين ديد منفي به زندگي، مستعد ابتلاي به افسردگي اند. علت هاي افسردگي سالخوردگان بسيارند. تعدادي از بيماري هاي وابسته به سالخوردگي و دارو و درمان آنها، مثل داروهاي ضد فشار خون يا تسکين درد مفاصل، آغازگر افسردگي اند يا باعث تغييرخلق و خوي مي شوند. بسياري از استرس هاي بزرگ که به افسردگي مي انجامند غالباً در سالخوردگي رخ مي دهند: مانند بيماري هاي مزمن و ناتواني هاي جسمي، گرفتاري هاي مالي، تغيير شيوه زندگي و بي هدفي در زندگي. گاهي مرداني که در سراسر عمرخود فعاليت بسيار داشته اند در نتيجه ي ناتواني در تطبيق خود با زندگي بازنشستگي دچار افسردگي مي شوند. نکته جالب درباره افسردگي اين است که دختران به دلايل بسيار که با مقام زنان و وضع اجتماعي آنها در جامعه ما ارتباط دارد، نسبت به افسردگي آسيب پذيرترند. بعضي از بررسي ها نشان داده اند ، در حالي که پسران از تغيير اوضاع بدني خود در سن بلوغ خرسند مي شوند، دختران غالباً از تغييرات جديدي که در بدن آنها رخ مي دهد دچار ناآرامي مي گردند. بر سر اين که دختران کمرو و خجالتي مستعد ابتلاي به افسردگي اند، اختلاف نظر وجود دارد. ولي اگر والدين آنها از نظر باليني افسرده باشند، اگر به عواطف آنها توجهي نشود و اگر به درستي تربيت نشوند، احتمال ابتلاي آنها به افسردگي زياد مي شود. عوامل تشديد کننده بيماري
عصبانيت يا احساس ديگري که فروخورده شده باشد.
داشتن شخصيتي وسواسي، منظم و جدي، تکاملگرا، ياشديداً وابسته
سابقه خانوادگي افسردگي
وابستگي به الکل
شکست در کار، ازدواج، يا روابط با ديگران
مرگ يا فقدان يکياز عزيزان
از دست دادن يک چيز مهم (شغل، خانه، سرمايه(
تغيير شغل يا نقل مکان به يک انجام بعضي ازاعمال جراحي مثل برداشتن پستان به علتسرطان
وجود يک بيماري يامعلوليت عمده
گذر از يک مرحله از زندگي به مرحلهاي ديگر، مثلاًيائسگي يا بازنشستگي
استفاده از بعضي از داروها مثلرزرپين،داروهاي مسدودکنندهبتا آدرنرژيک، يابنزوديازپينها
محروميت از داروها ومواد محرک مثلکوکائين،آمفتامينها، ياکافئين
بعضي از بيماريها مثلديابت،سرطان لوزالمعده، واختلالات هورموني
1- افسردگي اساسي: اين نوع افسردگي اختلال در خلق ميباشد که معمولا 2 هفته بطول مي انجامد. احساس دلتنگي و حزن مفرط و از دست دادن ميل و لذت از فعاليتهاي دلپذيرو احساس گناه و بي ارزشي از نشانه هاي آن ميباشد. اين نوع افسردگي خطرناک بوده و ميتواند به خود کشي منجر گردد. 2- افسردگي مزمن: شدت علايم آن از افسردگي اساسي کمتر بوده اما دوره آن طولاني و ممکن است و 2 الي 5 سال بطول انجامد. علايم آن معمولا ناتوان کننده نميباشد اما در عملکرد مناسب و احساس خوشايندي فرد تاثير گذار است. 3- اختلال در سازگاري: هرگاه انسان عزيزي را از دست ميدهد، شغلش را از دست داده و يا تغيير ميدهد، و يا آگاه ميگردد که بيماري لاعلاجي دارد کاملا طبيعي است که احساس استرس، اندوه و خشم ميکند. اما در نهايت امر افراد خود را با شرايط پديد آمده وفق ميدهند. اما برخي قادر به چنين عملي نميباشند. هنگامي که واکنش فرد به يک موقعيت و يا حادثه سبب افسردگي در وي ميگردد به آن اختلال در سازگاري ميگويند. 4- اختلال دو قطبي: به تغييرات غير قابل پيش بيني خلق از شيدايي تا افسردگي اختلال دو قطبي ميگويند. در يک زمان فرد رفتار برونگرايي مفرط، پر حرفي، خود بزرگ بين از خود بروز ميدهد و در دوره اي ديگر افسرده ميگردد. 5- افسردگي فصلي: اين نو ع افسردگي معمولا در زمستان شيوع مي يابد. علت آن کاهش تابش نور خورشيد است.اين افسردگي سبب سردرد، تحريک پذيري و کاهش سطح انرژي ميگردد. افسردگي پس از وضع حمل افسردگي پس از وضع حمل (که به اختصار به آن PND مي گويند) نوعي افسردگي است که پس از تولد نوزاد رخ مي دهد. اين افسردگي ممکن است در طول دوره حاملگي شروع شود، ولي اگر بعد از زايمان هم ادامه يابد به آن افسردگي پس از وضع حمل مي گويند. افسردگي پس از وضع حمل بسيار معمول است و چيزي بين ده تا پانزده زن از هر صد زني که وضع حمل مي کنند اين وضعيت را تجربه مي کنند. رقم واقعي ممکن است از همين هم بيشتر باشد چه اينکه زنان زيادي که از اين وضعيت رنج مي برند اما نه تقاضاي کمک مي کنند و نه اينکه درباره احساساتشان با کسي صحبت مي کنند. تفاوت افسردگي پس از وضع حمل با افسردگي “عادي” عوارض افسردگي پس از وضع حمل مانند هر نوع افسردگي ديگر است. اين عوارض شامل حس اندوه و بي حوصلگي نسبت به چيزهايي مي شود که معمولا قابل قبول اند. تنها تفاوت در اين است که اين احساسات معمولا سه ماه پس از تولد نوزاد شروع مي شوند. اين احتمال وجود دارد که افسردگي پس از وضع حمل ديرتر از سه ماه بعد از زايمان هم شروع شود ولي اگر اين افسردگي يک سال بعد از اينکه زني وضع حمل کرد شروع شود ديگر بعيد است به آن افسردگي پس از وضع حمل بگويند. از آنجا که افسردگي پس از وضع حمل مشابه نوع “عادي” افسردگي است در آنصورت ممکن است شما جزوات ديگر ما را هم تحت عناوين “افسردگي يک راهنمايي براي خودياري” و “افسردگي، يک جزوه اطلاعاتي” مفيد دريابيد. در اين باره لطفا از روانکاو يا دکتر خانوادگي تان بپرسيد. مابه خوشبختي است که مانند ساير اشکال افسردگي، افسردگي پس از وضع حمل از طريق درمان قابل رفع است و بسياري از زنان بطور کامل سلامتي خود را بدست مي آورند. دو وضعيت عاطفي ناراحت کننده ديگر هم وجود دارد که زنان برخي اوقات بعد از وضع حمل ممکن است آنها را تجربه کنند. 4-افسردگي وراههاي درمان آن افسردگي بعداز از زايمان نوع اول اين دو وضعيت که بسيار معمول است موسوم به “افسردگي بعد از زايمان” است. اين وضعيت نوع خفيف افسردگي است و از هر ده مادردر هشت نفر از آنها طي چند روز پس از تولد نوزادشان رخ مي دهد. وقتي که مادري از اين وضعيت رنج ببرد معمولا بسيار عاطفي است و بدون هيچ دليل خاصي زير گريه مي زند. مادران تازه اغلب حس اضطراب، تنش، و فرسودگي دارند و براي خوابيدن با مشکل مواجه هستند. دکترها فکر مي کنند تغييرات سريعي که در سطح هورمون ها حول و حوش وضع حمل رخ مي دهد اين وضعييت را باعث مي شود. ولي ممکن است عوامل ديگري هم وجود داشته باشند، مانند تشنج عاطفي دوره وضع حمل و يا تغييرات جدي که تولد نوزاد با خود مي تواند بوجود آورد. اين دوره زماني است که شما احتياج داريد مقدار زيادي استراحت کنيد ولي احتمال بسيار کمي وجود دارد که بتوانيد استراحت کنيد! افسردگي بعد از زايمان ممکن است براي يکي دو روز بطول بکشد و بعد از آن بسرعت برطرف مي شود. اين وضعيت دليلي براي نگراني ندارد مگر اينکه احساسات متناظر آن وخيم تر شوند که در آنصورت ممکن است افسردگي پس از وضع حمل شروع شده باشد. روان پريشي پس زايماني مشکل دومي که زنان برخي اوقات بعد از وضع حمل تجربه مي کنند کمتر رايج است. به آن روان پريشي پس زايماني مي گويند. اين وضعيت براي يک مادر از هر هزار زن رخ مي دهد و اين وضعيت سخت تر از افسردگي پس از وضع حمل است. اين وضعيت معمولا در يکي دو هفته بعد از وضع حمل يک مرتبه رخ مي دهد و همراه با تغييرات رفتاري و روحي بسيار متشنجي است. زناني که از اين وضعيت رنج مي برند بسيار متشنج و آشفته هستند و اغلب باورهاي غيرعادي و ناراحت کننده در باره خود و/يا نوزادشان دارند. اين جزوه براي زناني که چنين وضعيتي را تجربه مي کنند تهيه نشده است. چنين افرادي به کمک ويژه از طرف يک روانکاو احتياج دارند و براي دريافت کمک بايد فورا با دکترشان تماس بگيرند. درمان رايج براي اين وضعيت استفاده از دارو و يک دوره کوتاه بستري شدن در بخش مخصوص مادران و نوزادان در بيمارستان است. مهم است در نظر داشته باشيم که هر چند روان پريشي پس زايماني ممکن است براي زني که بتازگي مادر شده و خانواده اش بسيار ترسناک و ناراحت کننده باشد ولي درمان اين وضعيت بسيار موثر است و تقريبا همه کساني که اين وضعيت را تجربه مي کنند بطور کامل درمان مي شوند. درمانافسردگي
اصول کلي
در صورتي که علايم خفيف تامتوسط باشند، روشهاي به عهده گرفتن مراقبت از خود را در پيش گيريد:
– با دوستان و خانواده صحبت کنيد.
– به طور منظم ورزش کنيد.
– يک رژيم غذايي متعادل و کمچرب داشته باشيد
– کارهاي عادي زندگي خود را ادامه دهيد.
– فيلمهايخندهدار و شاد ببينيد.
– در صورت امکان به تعطيلات برويد.
– احساسات خود را در يک دفتر خاطرات روزانه بنويسيد.
– سعي کنيدمشکلات در روابط با ديگران را حل کنيد (البته بهتر است که در اين زمانتصميمات عمده نگيريد(
– تا حدي که ميتوانيد فعاليت در زمان ابتلا بهاين بيماري خود را حفظ کنيد .
– مسؤوليتهاي خود را تا زمان بهبودي بهفرد ديگري واگذار کنيد.
– به گروههاي حمايتي در مورد افسردگي بپيونديد. افسردگي وراههاي درمان آن-6 داروهاي افسردگي
داروهاي ضدافسردگي براي بعضي از افراد کهافسردگي طولانيمدت يا نسبتاً شديد دارند.
ليتيم براي مواردي کهدورههايي از سرخوشي غيرطبيعي و افسردگي متناوباً رخ ميدهند. براساس گزارش ” انجمن روان پزشکان آمريکا” 85 در صد مبتلايان به افسردگي کبير تا حد زيادي درمان مي شوند. از اين گذشته تشخيص به موقع بيماري سبب کاهش ، مدت و شدت بيماري مي شود و با درمان مناسب مي توان از بازگشت بيماري پيشگيري کرد يا از شدت آن کاست.دو نوع درمان متداول براي افسردگي وجود دارد: روان درماني و دارو درماني، يعني استفاده از داروهاي ضد افسردگي. مسئله اين است که غالباً افسردگي، غلط تشخيص داده مي شود و بيماران عموماً به چهار تا پنج پزشک يا روان پزشک مراجعه مي کنند تا يکي از آنها به درستي بيماري را تشخيص دهد و درمان کند. در بعضي موارد تشخيص درست داده مي شود ولي داروهاي آرامبخش و خواب آور دو برابر ميزان نياز و يا کمتر از مقدار مناسب تجويز مي گردد. از اين گذشته بسياري از بيماران گمان مي کنند دچار ضعف شده اند و به پزشک مراجعه نمي کنند. در حالات شديد فاقد انرژي و اميد به آينده اند. طول درمان به نوع آن و شدت افسردگي وابسته است. در آزمايش هاي باليني 50 تا 60 درصد بيماران ظرف چهار تا شش هفته و گاهي دو تا چهار هفته به درمان پاسخ مي دهند، درمان کامل بين چهار تا شش ماه انجام مي گيرد. روان درماني به عکس دارو درماني ظرف شش تا هشت هفته بهبود نشان مي دهد. ولي براي بهبود کامل تا دوازده هفته طول مي کشد. اگر روان درماني در اين مدت سود بخش نبود، دارو درماني بايد آغاز گردد. درچه زماني بيمار را بايد بستري کرد؟ 1- وقتي بيمار قصد خودکشي دارد؛ 2- وقتي بيمار چنان دلمرده است که نمي تواند غذا بخورد؛ 3- وقتي بيمار نشانه هايي از روان پريشي دارد؛ 4- وقتي که بيمار به بيماري خطرناک ديگري مثل ديابت مبتلا باشد. دارو درماني افسردگي : داروهاي ضد افسردگي موادي هستند که از افسردگي جلوگيري مي کنند يا آن را تسکين مي دهند. اين داروها مغز افراد افسردهرا به توليد” مواد شيميايي عصبي” که فاقد است ، وادار مي سازد. وقتي کسي احساس مي کند که افسردگي پايان پذيرفته نبايد مصرف دارو را قطع کند ، بلکه بايد با نظارت پزشک تدريجاً به اين کار اقدام نمايد. از آنجا که سالخوردگان عموماً داروهاي بيماري هاي ديگر را مصرف مي کنند ، پزشک و بيمار بايد در مورد ناسازگاري داروها با هم هوشيار باشند. افسردگي وراههاي درمان آن-7 انواع داروهاي سه حلقهاي ضدافسردگي
– سه حلقهايهاي آرامبخش
– آمي تريپتيلين
– کلوميپرامين
– دوتيپين
– دوکسيپين
– تريمپرامين
– سه حلقهايهاي محرک
– پروتريپتيلين
– سه حلقهايهاي غير آرامبخش
– آموکساپين
– دزيپرامين
– ايمي پرامين
– لوفپرامين
– نوتريپتيلين
نور درمانى
اين نوع درمان براى معالجة افسردگى فصلى بهکار برده ميشود. اما اگر افسردگى فصلى شديد باشد نور درمانى بايد با دارو درمانى همراه گردد.
?ـ شوک درمانى (ECT)
اين شيوه در موارد زير براى درمان بيماران افسرده بهکار ميرود :
– افسردگى بيمار با درمان دارويى از بين نرفته باشد.
– بيمار قادر به تحمل داروهاى ضدافسردگى نباشد.
– بيمارى چنان شديدباشد که به بهبود سريع نياز باشد مثلاً بيمار افکار خودکشى خيلى شديد داشته باشد
در اين روش جريان الکتريکى را به سر شخص وارد ميکنند و يک حملة تشنجى ايجاد ميشود.ECTبيخطر و بدون درد بوده و ميزان عارضة آن کم و در حافظة کوتاهمدت ميباشد.
?ـ روان درمانى
اين نوع درمان شامل درمانهايى است که از دارو استفاده نميشود. موارد زير از جمله موفقترين شيوههاى روان درمانى در درمان افسردگى است:
شناخت درمانى، روان درمانى بين فردى، رفتار درمانى، روانکاوى و روان درمانى خانواده.
درمانهاى گياهى و غذايى
به نظر ميرسد که آمار افسردگى در ايالات متحده آمريکا رو به افزايش است. دليل قطعى آن ناشناخته است ولى ميتواند به علت تغييراتى در استرس روزانه، ساختار اجتماعى افراد، تغييرات ژنتيکى، تشخيص پيشرفته و اصلاح شده و يا تغييراتى در رژيم غذايى افراد باشد .
تغييرات در رژيم غذايى افراد ميدان وسيعى براى تحقيقات دانشمندان ميباشد. از آنجائيکه بعضى از مواد غذايى بهطور مستقيم در ساختمان سروتونينها (يک واسطه شيميايى که در ايجاد افسردگى نقش بسيار قابل ملاحظهاى دارد بهکار ميرود)، ميتوان اين گونه نتيجه گرفت که بعضى افراد، با مصرف اين مواد غذايى از جمله ماهى و روغن ماهى نقش بازدارندهاى در ايجاد افسردگى دارند. بعضى از دانشمندان با مصرف زياد روغن ماهى (روغن امگا?) در افراد داوطلب و مقايسه آن با افرادى که آن را مصرف نکردهاند، به اين نتيجه رسيدهاند که هر چقدر مصرف امگا? (روغن ماهي) در جوامع بيشتر باشد افسردگى به حداقل آن خواهد رسيد.
همچنين نشان داده شده است که مصرف روغن ماهى در ايجاد بقيه بيماريهاى روانى نقش بازدارندهاى نيز دارد. قبلاً نيز نقش بازدارندة روغن ماهى درايجاد بيماريهاى قلبى و عروق ثابت شده بود. روان درماني افسردگي انواع گوناگون دارد ( متجاوز از 200 نوع ) که اساس همه آنها ” گفت و گو با بيمار” است. روش هاي روان درماني در دو گروه جاي مي گيرند: 1) جهت دهنده به بينش بيمار درباره ي ريشه هاي بيماري يا افزايش آگاهي او از انگيزش ناخودآگاه خود؛ 2) “رفتار درماني شناختي” که عمدتاً در تغيير رفتار بيمار و فرآيندهاي انديشه او متمرکز است؛ حال آنکه رفتار درماني تلاش مي کند راه هاي تغيير رفتار را به بيمار بياموزد تا بر افسردگي غلبه کند. تلاش روان درماني، رفع تعارض هاي رواني بيماران و اصلاح رفتارهاي نادرست و شيوه هاي تفکري است که به افسردگي انجاميده است. درمان جهت دهنده بينش بيمار به او امکان مي دهد بفهمد که چرا افسرده شده است. حال آنکه رفتار درماني تلاش مي کند راه هاي تغيير رفتار را به بيمار بياموزد تا بر افسردگي غلبه کند. ديگر انواع درمان افسردگي: چند نوع درمان ديگر غير از دارو درماني و روان درماني افسردگي وجود دارند: درمان با ايجاد تشنج به وسيله الکتريسيته، نور درماني و درمان هاي جانشين، درمان با ايجاد تشنج به وسيله الکتريسيته براي بيماراني تجويز مي شود که به اختلالات شديد خلق و خوي مبتلا هستند. نور درماني ، به وسيله نور فلوئورسان با شدت 1000 واحد ( لوکس ) انجام مي گردد. درمان هاي جانشين مثل ورزش منظم، در بيمار اعتماد به نفس ايجاد مي کند. از اين گذشته سبب افزايش تراز اندورفين در بدن مي شود. اندورفين به بخش هايي از مغز اثر مي کند که دست اندرکار ادراک درد و هيجان اند. ميزان اين ماده در افراد افسرده کمتر از معمول است. افسردگي وراههاي درمان آن-9 هشدارهاى درمورد افسردگى
– افسردگى يک بيمارى پزشکى است که در ارتباط باتغييرات بيوشيميايى مغز اتفاق مى افتد
– افسردگى فکر را تحت تأثير قرار مى دهدگرچه به اين معنى نيست که همه آن در «سرِ ما» وجود دارد.
– افسردگى ضعف شخصيتنيست.
– درمان افسردگى مثل درمان بقيه بيماريها مثل درمان سرماخوردگى و زخممعده براحتى امکانپذير است .
-در بعضى مواقع درمان افسردگى با جلسات سايکوتراپىبراحتى درمانپذير است.
– تحقيقات بسيارى با موفقيت در درمان دارويى افسردگى بهتازگى انجام شده است عواملي که خطر بازگشت افسردگي را افزايش مي دهند: -اگر نخستين افسردگي پيش از بيست سالگي رخ داده باشد و سابقه خانوادگي موجود باشد. -اگرنخستين افسردگي شديد باشد و دير به درمان اقدام شده باشد. -اگر بيماري رواني ديگري نيز وجود داشته باشد. -اگر فرد نسبت به استرس ها يا ديگر عوامل اجتماعي آسيب پذيرتر باشد. -اگر فرد از افسردگي قبلي کاملاً بهبود نيافته باشد. -اگر افسردگي در اواخر عمر رخ داده باشد. راههاي پيشگيري – تغييرات عمده زندگي را پيشبيني و آمادگي لازم براي مواجهه شدن باآنها را کسب کنيد. – حتيالامکان از عوامل خطر پرهيز کنيد. -در بسياري از موارد، بيماري خود به خودخوب ميشود، اما با کمک گرفتن از پزشک ميتوان مدت افسردگي را کم کرد وروشهاي مقابله با افسردگي را فرا گرفت. عود افسردگي شايع است. درصد بهبوديبالا است، حتي اگر فرد به هنگام افسردگي، نسبت به بهبودي خود ديد منفيداشته باشد.
عوارض احتمالي خودکشي. علايم هشداردهنده آن عبارتنداز: ـ گوشهگيري از خانواده و دوستان ـ عدم توجه به ظاهر خود ـ به زبانآوردن اين که فرد ميخواهد «همه چيز را تمام کند» يا اينکه «زيادي است ومزاحم ديگران.» ـ شواهدي از داشتن نقشه براي خودکشي (مثلاً نوشتنوصيتنامه يا توجه به يک سلاح قتاله) ـ خوشحالي ناگهاني پس از احساسنوميدي طولاني مدت ـ عدم بهبود افسردگي
افسردگى (DEPRESSION) حالتى احساسى است که مشخصهاش اندوه، بىاحساسى (APATHY) ، بدبينى (PESSIMISM) و احساس تنهايى است. اين بيمارى که امروزه از شيوع بالايى در ميان مراجعه کنندگان به کلينيکهاى روانپزشکى برخوردار است، داراى تظاهرات متنوع و زيادى بوده که از مهمترين آنها مىتوان به اختلالات خواب اشاره نمود. تحقيقات نشان مىدهد 75 درصد از بيماران افسرده مشکلى در خواب (چه به صورت بى خوابى و چه پرخوابى) دارند و همچنين علايم اين بيماران در هنگام صبح تشديد مىشود. نکته جالب و قابل توجه و مورد بحث ما اين است که در اين بيماران چگالى (REM حرکت سريع چشم) در نيمه اول خواب و همچنين کل زمان REM افزايش يافته و فاصله ميان به خواب رفتن تا شروع اولين دوره REM يعنى ( LATENCY – REM) کم شده و مرحله 4 خواب نيز کاهش مىيابد. پس به عبارت سادهتر مىتوان گفت، افراد افسرده زمان بيشترى را در مرحله خواب REM به سر مىبرند. يعنى به ميزان بيشترى نسبت به سايرين خواب مىبينند. يک روش درمانى جديد براى بيماران افسرده، بيدار نگه داشتن آنها براى کاهش ميزان REM است، که بهترين شکل آن نماز صبح است. زمان نماز صبح که مورد تاکيد قرآن و همچنين بسيارى از روايات بوده، سبب کاهش قابل توجه ميزان خواب REM در اشخاص مىشود. زيرا شخص نمازگزار که خود را ملزم به اقامه نماز صبح مىداند و بايد صبحگاه بيدار شود، پس در حقيقت جلوى ورود به مرحله قابل توجهى از REM را مىگيرد. از اين جهت بيدارى صبحگاهى براى نماز خود به تنهايى مىتواند يک عامل مهم بدون عارضه در پيشگيرى از افسردگى مطرح باشد که بر تمام روشهاى درمانى دارويى و غير دارويى ارجح است، چرا که پيشگيرى بر درمان مقدم است .حال ببينيم، اين موضوع چه ارتباطى با نماز صبح دارد، يعنى نماز صبح چه اثر درمانى مىتواند در اين بيماران داشته باشد؟ به طور متوسط 20 – 15 دقيقه طول مىکشد تا يک فرد معمولى به خواب رود. پس در عرض 45 دقيقه وارد مراحل 3 و 4 خواب شده که اين مراحل عميقترين مراحل خواباند. يعنى بيشترين تحريک براى بيدار کردن فرد در اين مراحل لازم است. حدود 45 دقيقه پس از مرحله 4 است که نخستين دوره حرکات سريع چشم (REM) فرا مىرسد. هر چه از شب مىگذرد، دورههاى REM طولانىتر و مراحل 3 و 4 کوتاهتر مىشود. بنابراين در اواخر شب، خواب شخص سبکتر شده و رؤياى بيشترى مىبيند (يعنى خواب REM اش بيشتر مىشود). پس قسمت اعظم خواب REM در ساعات نزديک صبح به وقوع مىپيوندد. و از طرفى ديديم که يکى از مشکلات مهم بيماران افسرده، افزايش يافتن طول خواب REM و خواب ديدن زياد است. از اين جهت يک مبناى مهم در توليد داروهاى ضد افسردگى ايجاد داروهايى است که کاهش دهنده مرحله REM خواب باشند (از جمله داروهاى ضد افسردگى سه حلقهاى) . لازم به ذکر است آثار روحى و روانى ايمان به خدا و اقامه نماز بسيار زياد است و نکات علمى بسيار شگرفى در اسرار سحر که مورد تاکيد فراوان اسلام نيز بوده، نهفته است که انسان با دانستن آنها از تمام وجود زمزمه مىکند.
علاوه بر اين يک روش درمانى جديد براى بيماران افسرده، بيدار نگه داشتن آنها براى کاهش ميزان REM است، که بهترين شکل آن نماز صبح است. (2) زمان نماز صبح که مورد تاکيد قرآن و همچنين بسيارى از روايات بوده، سبب کاهش قابل توجه ميزان خواب REM در اشخاص مىشود. زيرا شخص نمازگزار که خود را ملزم به اقامه نماز صبح مىداند و بايد صبحگاه بيدار شود، پس در حقيقت جلوى ورود به مرحله قابل توجهى از REM را مىگيرد. از اين جهت بيدارى صبحگاهى براى نماز خود به تنهايى مىتواند يک عامل مهم بدون عارضه در پيشگيرى از افسردگى مطرح باشد که بر تمام روشهاى درمانى دارويى و غير دارويى ارجح است، چرا که پيشگيرى بر درمان مقدم است . لازم به ذکر است آثار روحى و روانى ايمان به خدا و اقامه نماز بسيار زياد است و نکات علمى بسيار شگرفى در اسرار سحر که مورد تاکيد فراوان اسلام نيز بوده، نهفته است که انسان با دانستن آنها از تمام وجود زمزمه مىکند؛ “اقم الصلوة لدلوک الشمس الى غسق اليل و قرءان الفجر ان قرءان الفجر کان مشهودا (3) ؛ نماز را از زوال آفتاب تا نهايت تاريکى شب برپا دار و (نيز) نماز صبح را، زيرا نماز صبح همواره (مقرون با) حضور (فرشتگان) است . افسردگي وراههاي درمان آن-10 راهبردهايي براي غلبه بر افسردگي 1- براي خود اهداف قابل دسترس تعيين کنيد. 2- تنها به ميزان معقول و در حد توان خود مسئوليت بعهده بگيريد. 3- کارها، اهداف و وظايف بزرگ را به بخشهاي کوچک تقسم کنيد. 4- مديريت زمان و الويت بندي را فراموش نکنيد. 5- مدتي از وقت خود را با ديگران و يک دوست صميمي سپري کنيد. سعي کنيد فردي را در زندگي بيابيد که بتوانيد به وي اعتماد کرده و با وي درد دل کنيد. 6- به سرگرميهايي که علاقه داريد بپردازيد. 7- ورزش کنيد و فعاليت بدني منظم داشته باشيد. 8- تا بر طرف شدن آثار افسردگي تصميمات مهم و حياتي خود را به تعويق اندازيد. 9- به خاطر داشته باشيد که بهبودي خلق افسرده زمانبر و تدريجي ميباشد انتظار معجزه نداشته باشيد. 10- از افراد غير حامي و منتقد اجتناب کنيد. 11- به دوستان و خانواده خود اجازه دهيد در روند بهبودي به شما کمک کنند. 12- افکار مثبت را جايگزين افکار منفي گردانيد. 13- به خاطر داشته باشيد که زندگي بطور ذاتي مبهم و نامشخص بوده و در بسياري از شرايط تنها يک پاسخ واحد مشکل گشا نخواهد بود.زندگي مملو از احتمالات است.
14- شما بايد بياموزيد چگونه ميان اموري که شما مسئول آنها ميباشيد و يا نميباشيد تفاوت قائل گرديد. معمولا افراد کنترلي که بر شرايط دارند را کمتر و يا بيشتر از آنچه هست بر آورد ميکنند.اموري که شما مسئوليتي در قبال آن نداريد و يا خارج از کنترل شماست به حال خود بگذاريد. 15- شما بايد قادر باشيد ميان موقعيتهايي که ارزش شما بايد بر اساس موفقيتهاي شما تعيين گردند و ديگر موقعيتها تفاوت قائل گرديد. 16- شما بايد بياموزيد که چه زمان بايد با احساسات خود ارتباط برقرار کرده و چه زمان از آنها فاصله بگيريد. 17- شما بايد بياموزيد که چه هنگام بايد به بر زمان حال تمرکز کنيد و چه هنگام به زمان آينده. 18- خوشبختي و نيل به شادي در زندگي هدف نامعقولي نيست اما شما بايد ابتدا مفهوم خوشبختي را براي خود معنا کرده و سپس با برنامه ريزي و ايجاد سلسه مراتب و پيروي از آنها به خوشبختي مطلوب خود دست يابيد. 19- شما بايد قادر باشيد که ميان احساسات دروني خود و واقعيتهاي عيني تفاوت قائل گرديد. 20- شما بايد قادر باشيد تا با ديگران رابطه برقرار کنيد. 21- اعتماد بنفس خود را افزايش دهيد. 22- وابستگي خود را به دنياي خارج کاهش دهيد. 23- به خاطر داشته باشيد هيچ فرد ديگر ي جز خود شما مسئول شادي شما نميباشد. منابع: 1- چکيده روانپزشکي باليني، نويسنده: بنيامين سادوک ، ويرجينيا سادوک
ترجمه: دکتر نصرت ال… پورافکاري، چاپ: 1380
انتشارات: آزاده 2- بيماريهاي رواني (توصيف روان وروانشناسي(، تاليف: دکتر هانري باروک و ژان پياژه
ترجمه: عنايت ا… شکيباپور، انتشارات: سعيدي 3- درمان اضطراب و افسردگي ،ليزا روت، دانيل ايمن، مهدي قراچه داغي (مترجم)، لاله مجيدي مهر (ويراستار) ،نشرمهر،1385 4- راهنماي پزشکي خانواده افسردگي تأليف: پروفسور کوام مکنزي،ترجمه : اعظم چاوشي،انتشارات سپهر،1385 5- درمان دارويي بيماريهاي رواني،نويسنده:بازوک اسکون اور ،ترجمه:نصرت ا…پورافکاري،انتشارات ذوقي ،1383 6- مجله پرسمان، شماره 15
7- سايت هاي اينترنتي مرتبط منبع
دانشمندان نوع جدیدی «چسب پوستی» ارائه كرده اند كه می تواند احساس روحی خوب را برای افراد افسرده به ارمغان آورد.
محققان دانشگاه كالیفرنیا در لس آنجلس می گویند این چسب پوستی كه در هنگام خواب به پیشانی چسبانده می شود، از پالس های الكتریكی كوچك برای تحریك عصب سه قلو (عصب پنجم جمجمهای، عصب سه شاخه یا V) در سر استفاده می كند.
این عصب كه درست در زیر پیشانی قرار دارد و از آن به عنوان درگاه USB به مغز تعبیر می شود به مناطقی از مغز می رود كه مسوول كنترل حالات روحی فرد هستند.
این ابزار كه الكترودهایی در آن قرار دارد به وسیله دو سیم به یك ژنراتور به اندازه یك تلفن همراه، متصل می شود كه می توان آن را به كمر بست.
محققان در آزمایش انجام شده بر روی گروه كوچكی از بیماران مبتلا به نوعی اختلال افسردگی جدی، دریافتند بیماران پس از استفاده از این چسب پوستی به مدت هشت هفته و هر شب هشت ساعت، 50 درصدی را در نشانه های بیماری خود گزارش كردند.
این بیماران، كه تمامی آنها به مدت بیش از چهار ماه از نشانه های افسردگی جدی رنج می برند، به دستكم یك داروی ضد افسردگی پاسخ نمی دادند اما پس از استفاده از چسب طی دو هفته احساس روحی بهتری را نشان دادند.