هزار و چهارصد سال پیش روستانشینان فَهرَج همگی زرتشتی بودند. خبر حمله ی عرب ها را که می شنوند برای حفظ آتشکده ی خود ،آن را به مسجد تبدیل می کنند و با رسیدن عرب ها می گویند این مسجد و ما هم آماده ی مسلمان شدن هستیم . آنها می دانستند که زنها و دخترها با طلا و جواهراتشان به غنیمت گرفته خواهند شد .
زنها و دخترها برای تَن ندادن به این پَستی کیلومترها در دل کویر راه می روند تا به این چاه می رسند و جسم و جان خود را به قعر چاه می سپارند…
..
آنها که به اینجا می آیند به چه می اندیشند؟…
شاید تصویر آنها را ذهن خود می سازند.. صحنه ی یکی یکی آمدن آنها در این کویر تفتیده…
به راستی آنها چه حال و روزی داشتند؟.. چه باری بر دوش می کشیدند!
آنهایی که بر حفاظ آهنین این چاه دخیل بسته اند چه آرزویی در دل داشتند؟….
چهل دختران، عنوان شمارى از بناهاى آرامگاهى در ایران . وجه تسمیه آنها، به باور عامه، ناپدید شدن چهل دختر از چشم کافران در این مکانهاست.
زیرا در حمله اعراب که میخواستند به مال و ناموس ایرانیان تجاوز کنند طبق نقل هایی چهل دختر به یک باره ناپدید شدند.
(دهخدا، ذیل م ّاده). چهل دختران دومفهوِم عدد مقدس چهل و دختر، نماد زنانگى، را در خود دارد.
عناوین ترکیبى با عدد چهل، هم بر بعضى پدیدههاى طبیعى (از جمله کوهها) و هم بر مکانهاى دینى اطلاق شده است.نامگذارى با استفاده از اعداد مق ّدس، نظیر پنج، هفت، دوازده، چهارده، هفتاد، در ایران بسیار شایع است که سبب ایجاد هالهاى از تقدس پیرامون آن بناها شده است (قرشى، ص205ـ206 ،228؛ براى جنبه تقدس چهل و مفهوم کثرت در آن رجوع کنید به چهل*).چهل در نام بسیارى از مکانهاى دینى دیده میشود، از جمله در مساجدى چون چهلتن (رشت)،چهلمحراب (یزد)، و چهلانگشت (ابیانه؛ رجوع کنید به معمارى ایران، ج 2 ،ص 3 ،13 ،17 ،(تکیه چهلتنان* در شیراز (مصطفوى، 1343ش، ص 54 ،(و آرامگاههایى چون چهلشهیددر مازندران (خلعتبرى لیماکى، ص 108ـ109 (و چهلصحابه در شهرستان بوکان (ایران. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، ص 61 ،(که این دسته آرامگاهها متعلق به چهل مرد عارف یاچهل شهید علوى است، از جمله امامزاده چهلتن در روستاى َدر َجزین در سمنان. این زیارتگاه و بقعه سیسر در شهر سمنان، روایت مشترکى دارند که به موجب آن یک تن از علویان،که به کشاورزان آن منطقه پناه آورده بود، همراه با پناه دهندگانش، که چهل تن بودند، به دست سربازان مأمون به شهادت رسیدند (مخلصى، ص 133ـ134؛ بنیاسدى، ج 1 ،ص 238ـ239 ،251.(بقعه کوچک دیگرى با همین نام در بازار تهران وجود دارد، با کتیبهاى متعلق به نیمه اول قرن سیزدهم (کریمان 1355ش، ص 160؛ نجمى، ص 268 (و قبرى به ارتفاع یکمتر با سطح کاشیکارى در وسط بقعه. این بقعه، تکیهاى براى برگزارى تعزیه داشته است (رجوع کنید به گزارشهاى نظمیه از محلات طهران، ج 1 ،ص 201 ،207 ،211 ،216 .(این محلمهم روایتى از پناهندگى، کشته شدن و خاکسپارى چهل تن از نیکان در آنجا دارد (رجوع کنید به شهریباف، ج 2 ،ص 318.(در بعضى آرامگاهها خاکسپارى علویان و سادات مسلّاست، مانند بقعه چهلاختران قم که مزار چند تن از سادات و نوادگان امام جواد علیهالسلام است. ظاهرآ بیشتر آنان بانوان بودهاند (رجوع کنید به فیضقمى، ج 2 ،ص 561ـ563؛مدرسى طباطبائى، ج 2 ،ص 76 ،80 .(گفته میشود در این محل چهل زن، چهل مرد و بیستوپنج کودک مدفوناند (سیماى میراث فرهنگى قم، ص 93 .(بناهاى آرامگاهى چهلدختران، با وجود شباهت به چهلتنان، در زمره زیارتگاههاى زناناند. این آرامگاهها اغلب با عناوین بیبى، خاتون، بانو، سیده، دختر و مادر، در ایران شناخته میشوند. در نامآرامگاههایى نیز کلمه دختر وجود دارد، مانند سه دختران، مادر و دختر، و هفت دختران (ایران. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، ص 153ـ155 ،178 .(با اینکه غالبآ هویت افراد مدفونمشخص نیست، گفته شده است شاید چهل دخترانها محل دفن سادات باشند (رجوع کنید به نراقى، ص 305 .(این زیارتگاهها با بناهایى که واژه دختر در آنها به کار رفته است، مانندقلعهدخترها، از جمله قلعهدختر فارس و میانه، قابل مقایسهاند. برخى پژوهشگران آنها را مشابه معابد ناهید در ایران باستان دانستهاند (رجوع کنید به باستانى پاریزى، ص 121ـ128؛ان ساوه، اهالى مراسم نیایش براى باران برگزار میکنند (افشار، 1384ش، ص 283 ،(که خود گواه دیگرى بر ارتباطنیز رجوع کنید به زمانى، ص 253 .(در تپه چهل دختر در آبادى ازبز ِاین مکانها با آب است (قرشى، ص 205ـ208 .(در ایران باستان هم براى ایزدبانوى ناهید، در کنار چشمهها و آبشارها معبد میساختهاند، مانند معابدى در مناطق قصران و رى(کریمان، 1356ش، بخش 2 ،ص 671 ،738ـ741 .(عنصر ناپدید شدن بانو در روایت زیارتگاه زردشتى بانوى پارس در یزد و مقبره بیبیشهربانو* درخور توجه است (بویس، ص127ـ130؛ کریمان، 1356ش، بخش 2 ،ص673؛ براى نمونه این پدیده در اساطیر ایرانى و ادب فارسى رجوع کنید به هنوى، ص 70ـ 79 .(پناهآوردن و سپس ناپدید شدن، در روایتآرامگاههاى چهلدختران نیز تکرار شده، از آن جمله است بقعه چهلتن در منطقه دولاب تهران که بنابر باور عامه چهل دختر نابالغ از ظلم دشمنان به این محل پناه آورده و در آنجاناپدید شدهاند.نمونههایى هم هست که کاملا ماهیت زردشتى دارد. روایت راجع به برج چهل دختر سمنان کاملا متفاوت است. این بناى هشت ضلعى با گنبد مخروطى شکل و ازخشت خام را مردم سمنان به چهلدختر، که براى خدمت در آتشکده گمارده شده بودند، نسبت می دهند. در این روایت، سکونت و نه غیبت دختران مطرح است.
طبق رسمى، دختراندمبخت سه تا هفت سنگ از داخل برج به بیرون پرتاب میکردند، اگر سنگها به خارج از برج میافتاد، دلالت بر ازدواج آنها داشت (حقیقت، ص 79ـ81؛ مخلصى، ص 61 .(بناهاىدیگرى نیز با نام چهلدختر و روایت سکونت شاهزاده خانمى در آنجا وجود دارد، مانند چهل دختر در شهر ایوانکى (ماسه، ج 2 ،ص 379 .(گاه چهل دختران نامیدن مکانها، مضمونمنفى داشته است، چنانکه در دامنههاى جنوبى سبلان، در دهکده نشتبان سراب، قطعه سنگهاى بسیار بزرگى به شکل عمودى در زمین هست که اهالى معتقدند چهل دختر گناهکارندکه به غضب الهى گرفتار و به سنگ مبدل شدهاند. اشیایى که از اطراف این سنگها به دست آمده، متعلق به اوایل هزاره اول قبل از میلاد، همراه با کتیبه میخى اورارتویى است(کامبخش فرد، ص 314ـ316 ،326.(بناهاى چهلدخترانى که جنبه زیارتى دارند، قدیمتر از دوره صفویه نیستند و معمولا ارزش معمارى نیز ندارند، مانند چهلتن (چهل دختران) درتهران (رجوع کنید به مصطفوى، 1361ش، ج 1 ،ص 239 .(بعضى از این زیارتگاهها در نوسازی هاى سالهاى اخیر تغییر شکل و حتى تغییر هویت داده اند، از جمله چهل دختران تهران. جالب است بدانید در بازسازى 1354شمسی در محدوده بوستانى قرار گرفته است و شکل بنا نیز شباهتى به زیارتگاه ندارد و مراجعه به آن براى زیارت هم اندک است. برخى نیز در نو سازی ها، شاید به دلیلکم بودن استقبال و ابهام هویت، به کلى از بین رفته اند. از این دسته، بعضى بناى مستقل داشته اند، مانند چهل دختران یکوبار، در تفرش که تا 1341ش، داراى بناى کوچک، گورستان ودرختان کهن توت (احتمالا مق ّدس) بوده است و مانند بسیارى از بناهاى مشابه، فقط زنان اجازه زیارت آن را داشتند (میرشکرائى، ص 499 (یا بقعهاى در قزوین که تا حدود هشتادسال پیش به چهلدختران شهرت داشته و گفته میشده که مدفن مردان و زنان خاندان صفویه است (گلریز، ج 1 ،ص 712ـ713 .(برخى بناها هم ضمیمه بناى دیگرى بودهاند، مانندمقبره چهلدختران که ضمیمه مسجدجامع شاهرود بوده و در جریان تعمیر آن مسجد از بین رفته است (رجوع کنید به فاتح، ص 335.(چند مقبره و گنبد هم از حیث معمارىارزشمندند، اما سبب نامگذارى آنها بدین نام مبهم است، مانند برج شش ضلعى چهلدختران در تورانپشت در یزد، این آبادى به توران دخت ساسانى نسبت داده شده (افشار،1348ـ1354ش، ج 1 ،ص 274 (و بناى برج به قرن ششم یا هفتم هجرى منسوب است (پارساى قدس، ص 47(؛ گنبد چهل دختر در دامغان متعلق به دوره سلجوقیان (کشاورز، ص97ـ98(؛ و مناره چهل دختران در اصفهان، که قسمتى از یک مسجد بوده است. این بنا را ابوالفتح نُهوجى در 501 ساخته است و یکى از قدیمترین منارههاى ایران محسوب میشود(گدار، ص 182ـ183.(در کشورهاى همجوار نیز بناهایى با عنوان چهلدختران وجود دارد، مانند مسجدى در ِا ْسروشنه (بخارا) و بناهاى سنگى چل دختران در شهر َپنجیکت* (نعمتوف وبایمتوف، ص70.(منابع : علاوه بر مشاهدات شخصى مؤلف؛ ایرج افشار، سفرنامچه : گلگشت در وطن، تهران 1384ش؛ همو، یادگارهاى یزد، تهران 1348ـ1354ش؛ ایران. وزارتفرهنگ و ارشاد اسلامى. دفتر طرحهاى ملى، یافته هاى طرح آمارگیرى جامع فرهنگى کشور، فضاهاى فرهنگى ایران: فهرستگان زیارتگاهها( 1 ،(تهران 1382ش؛ محمدابراهیمباستانیپاریزى
1 دیدگاه
زرتشتیان یا عقلشانناقصه یا دختراشون نا عاقلن؟! موقعی که ساختمان با مسجد شدن و مردان با مسلمان شدن نجات پیدا کردند چرا دختران هم با مسلمان شدن خودشان را نجات ندادند و دیگه نیازی به خودکشی نداشتند!