بجای مقدمه ازکجا امده ام امدنم بهر چه بود بکجا میروم اخر ننمایی وطنم انسان اولیه از زمانی که عقلش به بیشتر از پر کردن شکمش و تولید نسل رسید شروع
تاریخ اسلام
از روزگار کهن، اعتقاد به ظهور مصلح، اصلی اساسی بوده است. بسیاری از پیامبران پیشین، آمدن دیگری را وعده میدادهاند. همچنین در سرتاسر بشارتها و اشارتهای پیشینیان، همواره سخنانی درباره “موعودآخرین” و “منجی آخرالزمان” با عناوینی همچون کالکی، بودای پنجم، سوشیانس، مسیحا، پسر انسان و…، وجود دارد. البته گونههای مختلفی از اعتقاد به مصلح آخرین در ادیان دیده میشود. در یک جا، نجات بخش صرفا یک مصلح اجتماعی است و در گونه دیگر فقط در صدد رستگاری معنوی افراد بشر است و در حالت سوم هر دو رسالت را به عهده میگیرد. از طرف دیگر موعود آخرین گاهی قوم گرا و گاهی در صد نجات تمام جهانیان است. هدف اصلی این پژوهش بررسی دیدگاههای ادیان بزرگ قبل از اسلام از جمله آئینهای زرتشتی، یهودیت، مسیحیت، هندو و بودائی در باب منجی موعود است. در این مقاله با استفاده از روش اسنادی و تحلیل محتوا و رجوع به کتب مقدس و منابع غالباً درجه اول، پس از مروری مختصر به برخی از بشارتهای گذشتگان و سخنان پیامبران الهی به تحلیل و گونه شناسی اندیشه موعود در این ادیان پرداخته شده است و ماحصل اینکه هر چند تعابیر و گونههای منجی باوری در ادیان مذکور متفاوت است لیکن یک نقطه اشتراک مهم در همه ادیان بزرگ وجود دارد و آن چیزی جز ایمان و امید به ظهور منجی آخرالزمان نیست.