واستو شرح می دهد که چگونه در طبيعت، پنج عنصر ( خاک، آب، آتش، هوا و فضا ) در تعادل کامل قرار دارند، اما زمانيکه بنايی ساخته می شود، اين تعادل به هم می ريزد و اين می تواند ضربه ای سهمگين بر جسم، ذهن و روان ما وارد سازد. از طريق دانش معمارانه ی باستانی واستو ما می توانيم بياموزيم که چگونه، فضايی معنوی، در هر محيطی به وسيله متعادل کردن پنج عنصر، بر اساس افزايش ارتباطمان با روح سرمدی که در همه ی ما مقيم است، بيافرينيم. دانش واستو، اجزای کوچک و اجسام را به مثابه عوالم صغير به کيهان به مثابه کل يا عالم اکبر به وسيله ی پنج عنصر، پيوند می دهد. بدن ما همچون هر چيز ديگری در جهان مادی، از عناصر ترکيب شده است. همچون همه ی چيزهای موجود در طبيعت، بدن ما فضا اشغال می کند- همان فضايی که جهان را می آفريند. اين فضا در درون خود، آگاهی و دانش خاموشی از همه ی آن چيزی که ممکن است را نگاهداری می کند، و همانا از اين مکان آرامش و خاموشی (سکوت) الهی است که ما وجود و زندگيمان را می آفرينيم.
زمانيکه عنصر فضا در خانه يا محل کارمان به هم می ريزد ( از هم گسيخته می شود )، ما مانعی را در مسير کاميابيمان تجربه می کنيم. وقتی که آن در تعادل است، ما با آسانی بيشتر، نيروی بالقوه ی نامحدودمان را به کار می گيريم. همچون هوايی که در کره ی زمين، ريه های ما را آکنده می کند. مانند چتری محافظ که هرگونه حياتی را با انرژی نيرومند زندگی بخش خود ( آنچه در سنسکريت، پرانا ناميده می شود ) زندگی و تداوم می بخشد. بدون هوا، هر حياتی نابود خواهد شد. به اين دليل، هنگاميکه عنصر هوا، در محيط ما خارج از تعادل است، ما ناهماهنگی در ارتباطاتمان، از جمله، ارتباط و اتصال معنوی و روحانی را تجربه می کنيم. هنگامی که عنصر هوا به وضعيت متعادل باز می گردد، ارتباطاتمان گل می کنند.
آتش در شکل گرما، گرمی و تحرک و انگيزش را در همه ی سيستمهای بدن، موجب می شود. بدون نور خورشيد، نه گياهان، نه حيوانات و نه بيشتر شکلهای ديگر حيات، در اين سياره ايجاد نمی شدند. وقتی که عنصر آتش در محل زندگی يا کار، مختل می شود، ما بی حسی و بی حوصلگی و کمبود عامل جنبش و حرکت را تجربه می کنيم. زمانی که اين عنصر، با ثبات است، وجد، سرور و صميميت، زندگی ما را فرا می گيرد. تفاوتی محسوس، همچون زندگی در تاريکی يا زندگی در روشنايی. بدنهای ما از هشتاد درصد آب تشکيل شده اند. آب، خاصيت زندگی، سرخوشی، همچنين، هماهنگی و توازن در خون، ترشحات جسمی و هر ياخته و سلولی را در بدن ايجاد می کند. هنگامی که عنصر آب، کم و حرکت آن کند می شود و يا مسدود می گردد، ما احساس گسست ارتباط با خداوند را داريم؛ احساسی چون تنهايی در جهان. به عکس، وقتی عنصر آب در مقدار مناسبش باشد، زندگی ما با تلاش و کوشش بيشتری، جريان می يابد. خاک، بدن ما را از طريق استخوانها، بافتها، ماهيچه ها، پوست و مو شکل می دهد. بدون تعادل در عنصر خاک، ما شکست در پايه گذاری و بکارگيری توانايی ها و قابليتها را تجربه می کنيم. وقتی اين عنصر، در تعادل است، در هر حال، ما احساس حمايت و تامين از جانب خداوند، در کليه ی تلاشهايمان را خواهيم داشت. بنابراين، شروع موفق ما، ارتباط قوی با پنج عنصر ( فضا، هوا، آتش، آب و خاک ) است و همچنين آمادگی در بازتاب و واکنش به تعادل يا عدم تعادل، چرا که آموزه های واستو، زندگی هر واحد را به مثابه نمادی از جهان از طريق پنج عنصر، تصوير می کند.
در لايه ی پايه ای و اساسی، هر چيز در جهان، انرژی و ارتعاش است و در اتصالی زنجيروار، معيار و سيستم کنش، برای دستيابی به هدف هم آهنگی و توازن مطلوب و دلخواه، متغير می باشد.هم آهنگی دقيقی بين خاک و آب، بين خورشيد ( آتش ) و ماه ( هوا )، بين ستارگان و سيارات وجود دارد. انرژی همه ی چيزها به هم مرتبط و متصل می شود و در يک رقص جهانی دقيق و معين، حرکت می کنند. حتی حوادث طبيعی از قبيل زمين لرزه ها، بارش های بيش از اندازه و سيل، توفان و گردبادها، فعل و انفعالات طبيعی ساده ای در جهت بازگرداندن هم آهنگی و توازن جهانی هستند. زمانی که يک خانه يا محل کار ساخته می شود، تعادل کيهانی در محيط، مختل می شود و مردمی که برای بار اول در آن ساکن می شوند، اغلب يکسری شکايتهای جمعی و مشابه را اظهار می دارند. ما در کارمان با دانش واستو، به تکرار، ديده ايم که چگونه زندگی مردم، به وسيله ی محيطی که در آن زندگی می کنند، تحت تاثير نامناسب قرار گرفته است. ما ديده ايم که در بسياری مکانها بخصوص در غرب، اهميت زندگی در هم آهنگی با نيروهای طبيعی، به ترتيبی که امکان استفاده از موهبتهای طبيعی جهان، در جهت فايده ی ما را فراهم کند، هنوز يک تفکر بيگانه محسوب می شود. اين آشکار می سازد که ما در خلال پيشرفت در بسياری از علوم و فن آوريها، از فهم چگونگی تاثير مستقيم عناصر طبيعی بر حياتمان دور مانده ايم. ما در تمام دنيا در جهت ابعاد گوناگونی ازتغيير و کنترل محيطی، بدون توجه به تبعات فعاليتهايمان تلاش کرده ايم. هيچ چيز در دنيای ما به صورت منفرد و جدا روی نمی دهد. ما در ارتباط کامل با روح، معنويت و عناصر هستيم.
به همان اندازه که نژاد بشر از زندگی و کار در محيط بيرونی به سمت صرف بيشترين زمان در ساختارهای ساخته شده ی انسانی دگرگون شده است، ما از احساساتمان و اتصال با جهان طبيعی، دور شده ايم. در طول تاريخ، محيطهای مصنوع و متراکمی ساخته ايم که با مواد مرکب مصنوعی پر شده اند. همه ی اينها برای افزايش راحتی و آسايش، طراحی شده بودند، اما متاسفانه با وجود روشهای توسعه يافته و جديد ساخت و پيشرفتهای گسترده ی فن آوری، ما تنها اخيرا تفکر و تامل در باب اثرات مضر اين ساختارهای فيزيکی بر جسم و بدن، ذهن و احساسات و هيجانات را آغاز کرده ايم. هم اکنون بسياری از مردم، در کشمکش با واکنشهای آلرژيک و حساسيتهای بوجود آمده از مواد ساختمانی و نور مصنوعی هستند که در بسياری موارد، باروری و سلامتی احساسيشان را تضعيف کرده است. يک ساختمان می تواند بسته به اينکه چگونه ساخته و نگاهداری شود، در ارتباط دوستانه يا غير دوستانه با ساکنانش باشد. درست مانند يک ماساژور که به مردم در موزون و متعادل کردن کالبد فيزيکيشان ياری می رساند، واستو نيروی ايجاد تعادل در زندگيمان بوسيله ی هم آهنگ کردن محيط خانه و کار- ” کالبدی که بدن ما را احاطه کرده است ” را دارد. واستو می تواند ارتباط ما با خداوند را از طريق تراز کردن محيطمان از نظر انرژی، در جهت اصل و اساس طبيعی نيروهای مثبت در جهان، تقويت نمايد. اين تعديلها،هرچند ساده اند اما کاملا نيرومند هستند و می توانند توسط يک فرد دارای صلاحيت در زمينه ی واستو، بدون اجبار به تغيير مکان يا تعويض خانه يا محل کارمان انجام شوند.
به مثابه جزئی از زمين، ما در دريايی از الکترو مغناطيس و تحت تاثير ستارگان، زندگی می کنيم. هر جابجايی ايجاد شده در فضا، نيروی بالقوه ی مؤثری بر فعاليتها و احساسات ما دارد. هر ذره ی انرژی با ذره ی مجاور پيوند می يابد. هر يک از پنج عنصر، مرتبط با جهتی در اين حيطه می باشد و هر جهت، تاثير ويژه ای بر مسيری که ما درباره ی زندگيمان می انديشيم و احساس می کنيم، دارد. ارتباط ما با بخشی از رشته ی نامحدود امکانات و احتمالا بوسيله ی فشار محيطی، تحت تاثير، واقع می شود، آنچه که مانع بروز شايستگيهای ما در تجربه ی عميق ارتباط با خداوند می گردد. بدون اين ارتباط، تجربه ی ما از عشق، برای خودمان و ديگران، محدود می شود و توانايی ما در زندگی توأم با سرزندگی، حيات کامل، آرامش و صفای قلبی، بطور جدی در معرض خطر خواهد بود. به اين دليل، واستو کمک می کند به فهم اينکه چگونه، جهات، وابسته به پنج عنصرند و چگونگی دستيابی به تعادل بين آنها را در جهت افزايش سرزندگی روزمره مان توضيح می دهد.
بخش شمال شرقی اقامتگاه شما با عنصر آب مرتبط است. اين جهت، سرچشمه ی انرژی مغناطيسی مثبت از شمال و انرژی خورشيدی از شرق است. در حالت مطلوب، اقامتگاه ما نياز به باز بودن در جهت شمال شرقی برای دريافت اين انرژی مثبت دارد. جهت شمال شرقی، بر تعالی معنوی ما و قابليت ايثار و خدمت به مردم، تاثير می گذارد. در طراحی خانه بر اساس واستو، جهت شمال شرقی، بخش خوبی برای وروديها، اتاق آرامش ( انديشه، مراقبه، مديتيشن و عبادت ) مهراب، قربانگاه، فواره و آبنما و استخراست. اگر اين بخش، بجا، بر اساس واستو، طراحی شود، دانش شخصی، به سهولت و سادگی افزايش خواهد يافت. اگر در شمال شرق، آشپزخانه، توالت، گوشه ی حذف شده، ناهنجاری و از هم گسيختگی، سيستم گرمايش يا انسداد و بسته بودن ( چيزهايی از قبيل درخت يا ساختمان ) باشد، رشد و تعالی معنوی، کند خواهد شد. در محل کار، يک فواره يا آبنما در اين بخش، برای افزايش قدرت ابتکار، خلاقيت و موفقيت، استفاده کنيد.
– جنوب شرقی، با عنصر آتش مرتبط است. جهت جنوب شرق بر انرژی مورد نياز برای ارتباط جنبشی، انگيزنده و پر تحرک با نيروی معنوی، مؤثر است. آشپزخانه ها، سيستمهای گرمايشی و الکتريکی يک خانه يا محل کار مکانيابی خوبی در جنوب شرقی خواهند داشت. اگر اين بخش، بر اساس واستو طراحی شود، حجاب جهل و ناآگاهی که ما را از سرشت و ذات حقيقيمان جدا و منفصل می کند از بين خواهد رفت. اگر گوشه ی حذف شده يا انسداد در اين قسمت باشد، ارتباط ما با نيروی معنوی، همانند سلامتی و نشاط فيزيکی و جسميمان، دچار آسيب خواهد شد. – جنوب غربی با عنصر خاک پيوند دارد. جهت جنوب غرب، بر حمايت و تقويتی که ما از پيوندها و وحدت معنوی در يافت می نمائيم مؤثر است. اگر اتاق خواب ما در جنوب غربی واقع شود با قرارگيری سر، جلوی ديوار جنوبی يا شرقی، ارتباط ما با نيروی معنوی، قويتر و با ثبات خوبی همراه خواهد بود. اگر گوشه ی حذف شده، توالت، يا منبع گرمايی در اين قسمت باشد، ساکنين ، به احتمال زياد، مشکلاتی در سلامتی و همچنين احساس قطع ارتباط معنوی را تجربه خواهند کرد. در محيط کار، بخش جنوب غربی، مکانی مطلوب، برای دفتر مديران و صاحبان مشاغل می باشد.
– عنصر هوا با شمال غربی، پيوند دارد. اين جهت، بر قدرت و دوام ارتباط ما با نيروی معنوی، مؤثر است.توالتها و اتاقهای ميهمان، به خوبی در شمال غربی کار می کنند. اگر اين بخش، بر اساس قواعد واستو طراحی شود، ما بسط و گسترش حس تشخيص و شعور، در ارتباط با انرژی کيهانی را تجربه خواهيم کرد. اگر گوشه ی حذف شده يا بسته در اين قسمت باشد، نتيجه می تواند بی ثباتی فکری و روانی و سختی و دشواری در تمرين معنوی باشد. در محل کار، اين بخش را برای اتاق گفتگو و مذاکره و کنفرانس، بازاريابی و فروش و ارتباطات عمومی استفاده کنيد.
– بخش مرکزی يک خانه يا محل کار، با عنصر فضا پيوند دارد. اگر اين قسمت باز و بدون ازدحام و تراکم است، موهبت و نعمت انرژی کيهانی به محيط وارد خواهد شد و حس خوشی و سلامتی و آرامش، از آن منتشر خواهد شد. آشفتگی و به هم ريختگی، توالتها، آشپزخانه ها يا فقدان و نبود يک فضای باز در مرکز، همه، عنصر فضا را از بين خواهد برد و مانع موفقيت و کاميابی در تمام بخشها خواهد شد.
زمين، يک نيروی مغناطيسی است و مرکب از پنج عنصر است، مغز ما نيز چنين است. تالاموس، مرکز واقعی همه ی حواس، موتور اعمال در مغز ماست. تحقيقات عصب شناسی، نشان داده است که خصوصیات هر يک از رشته های عصبی در ساختار تالاموس، به شکلهای گوناگون، وابسته به اين است که در مقابل کداميک از جهات قرار گيرند. بنابراين، ذهن ما، تحت تاثير واکنش مابين اين ميدان مغناطيسی و ياخته ها و سلولهای مغزی ما می باشد. مکانيابی بدنها و محيطهای ما در تنظيم با محور مغناطيسی، ما را قادر به تفکر و فعاليت بيشتر در هم آهنگی و موازنه با نيروهای طبيعت می سازد. بنابراين، زندگی ما می تواند همچون شنا در جهت آب باشد يا خلاف آن. اين مطالعات، نشان داده است که وقتی ما در هنگام صبح به مديتيشن و مراقبه به سمت شرق می پردازيم، بر عکس ديگر جهات، قادر به ورود به حالتهای عميق مديتيشن و مراقبه و تجربه ی کاهش بسيار زياد فشار و استرس هستيم. ما به حالت راحتی و آسايش بيشتری در اين جهت نائل می شويم (که قابل اندازه گيری از طريق سوخت و ساز کاهش يافته و ميزان تنفس می باشد)، آنچه که بطور مؤثر، سلامتی و تعالی معنويمان را تقويت و حمايت می نمايد. همچنين، قرارگيری سر در جهت جنوب يا شرق، در هنگام خواب، مستقيما ما را همراستا با نيروهای معنوی طبيعت می نمايد. متاسفانه بيشتر آثار معماری جديد، همراستا با نيروهای طبيعی طراحی نمی شوند.خورشيد، باد، آب، اقليم، و گياهان، در خلال برنامه ريزی و ساخت، ناديده گرفته می شوند. اما هنوز هم زمانيکه همه ی جنبه های يک مسکن يا محل کار، بطور دقيق، در ارتباط با قوانين و قواعد کيهانی، متعادل و هم آهنگ شوند، ارتباط ما با معنويت و خداوند، به صورت شگفت انگيزی افزايش می يابد.
با جسم، ذهن و روح هم آهنگ شده با اين نيروهای طبيعی، ما احساس ارتباط عميق تری با هرگونه ی حيات و موجود زنده ای خواهيم داشت و راضی به صدمه زدن و کاهش اين ارتباط، نخواهيم شد. زندگی بر اساس قواعد واستو، فقط فشار و استرس را در زندگی ما کاهش نمی دهد، بلکه ما را از يک حس آشکار و قابل لمس از امکانات و توانمنديها انباشته می سازد و پر می کند.
این نوشته در سال 2005 بوسیله رابین و مایکل ماسترو نگارش یافته است. اولین کتاب آنها، “مهراب نیرو و نیایش: زندگی را آنچنان که می خواهید بسازید”، کتاب سال معنوی در سال 2004 بود (www.usabooknews.com) و کتاب خویش یاری سال 2005 (www.covr.org). آخرین کتاب آنها “روش واستو: ایجاد کامیابی از طریق نیروی وداها” می باشد. برای اطلاعات بیشتر به تارنمای آنها به نشانیwww.vastucreations.com مراجعه کنید.
1 دیدگاه
درود بر شما
لطفا نام نویسنده رو هم قید کنید.
سپاس
سید مرتضی موسوی
نویسنده ی این مقاله