Perhaps the sea’s definition of shell is pearl
Perhaps the time’s definition of coal is diamond
شاید مروارید، تعریف دریا از صدف است
شاید الماس، تعریف زمان از ذغال سنگ است
Beauty of a Woman
The beauty of a woman
Is not in the clothes she wears,
The figure she carries,
Or the way she combs her hair.
زیبایی یه زن به لباسهایی که پوشیده … ژستی که گرفته
و یا مدل مویی که واسه خودش ساخته نیست
———— ——— ——— ——— —-
The beauty of a woman
Must be seen from her eyes,
Because that is the doorway to her heart,
The place where love resides.
زیبایی یه زن باید از چشماش دیده بشه
به خاطر این که چشماش دروازه ی قلبش هستند جایی که منزلگه عشق میتونه باشه
———— ——— ——— ——— —-
The beauty of a woman
Is not in a facial mole,
But true beauty in a woman
Is reflected in her soul.
زیبایی یه زن به خط و خال صورتش نیست
بلکه زیبایی واقعی یه زن ..انعکاس در روحش داره
———— ——— ——— ——— —-
It is the caring that she lovingly gives,
The passion that she shows,
The beauty of a woman
With passing years-only grows.
محبت و توجهی که عاشقانه ابراز میکنه
هیجانی که در زمان دیدار از خودش بروز میده
زیبایی یک زن هست
چیزی که با گذشت سالیان متمادی .. افزایش پیدا میکنه
———— ——— ——— ——— —-
Lucky is the man who is the first love of a woman,
but luckier is the woman who is the last love of a man
خوشبخت مردی هست که اولین عشق یه زن باشه
اما خوشبخت تر زنی هست که آخرین عشق یه مرد باشه
Strength of a Man
The strength of a man isn’t seen in the width of his shoulders.
It is seen in the width of his arms that encircle you.
قدرت و صلابت یه مرد در پهن بودن شونه هاش نیست
بلکه در این هست که چقدر میتونی به اون تکیه کنی و اون میتونه تو رو حمایت کنه
———— ——— ——— ——— —-
The strength of a man isn’t in the deep tone of his voice.
It is in the gentle words he whispers.
قدرت و صلابت یه مرد این نیست که چقدر بتونه صداش رو بلند کنه
بلکه در اینه که چه جملات ملایمی رو میتونه تو گوشات زمزمه کنه
———— ——— ——— ——— —-
The strength of a man isn’t how many buddies he has.
It is how good a buddy he is with his kids.
قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چند تا رفیق داره
بلکه در این هست که چقدر با فرزندان خودش رفیق هست
———— ——— ——— ——— —-
The strength of a man isn’t in how respected he is at work.
It is in how respected he is at home.
قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چه قدر در محیط کار قابل احترام هست
بلکه در این هست که چقدر در منزل مورد احترام هست
———— ——— ——— ——— —-
The strength of a man isn’t in how hard he hits.
It is in how tender he touches.
قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چقدر دست بزن داره
بلکه به این هست که چه دست نوازشگری میتونه داشته باشه
———— ——— ——— ——— —-
The strength of a man isn’t how many women he’s Loved by.
It is in can he be true to one woman.
قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چند تا زن عاشقشن
بلکه به این هست تنها عشق واقعی یه زن باشه؟؟؟
———— ——— ——— ——— —-
The strength of a man isn’t in the weight he can lift.
It is in the burdens he can understand and overcome.
قدرت و صلابت یه مرد به این نیست که چه وزنه سنگینی رو میتونه بلند کنه
بلکه بستگی به مسائل و مشکلاتی داره که از پس حل اونا بر بیاد
war is for living and living is for love
جنگ برای زندگیست و زندگی برای دوست داشتن
HARSH WORDS
سخن درشت/ تند
I ran into a stranger as he passed by,
بامردی كه در حا ل عبور بود برخورد كردم
“Oh excuse me please” was my reply.
اوو!! معذرت میخوام
He said, “Please excuse me too;
من هم معذرت میخوام
I wasn’t watching for you.”
دقت نكردم
We were very polite, this stranger and I.
ما خیلی مؤدب بودیم ، من واین غریبه
We went on our way saying good-bye.
خداحافظی كردیم وبه راهمان ادامه دادیم
But at home a difference is told,
اما در خانه چیزی متفا وت گفته میشه
how we treat our lovedones, young and old
با آنهایی كه دوست داریم چطور رفتار میكنیم
Later that day, cooking the evening meal,
كمی بعد آنروز، در حال پختن شام
My son stood beside me very still.
پسرم خیلی آرام كنارم ایستا د
As I turned, I nearly knocked him down.
همینكه برگشتم به اوخوردم وتقریبا” انداختمش
“Move out of the way,” I said with a frown .
” اه !! ازسرراه برو كنار”
بااخم گفتم
He walked away, his little heart broken.
قلب كوچكش شكست ورفت
I didn’t realize how harshly I’d spoken.
نفهمیدم كه چقدر تند حرف زدم
While I lay awake in bed,
وقتی توی تختم بیدار بودم
God’s still small voice came to me and said,
صدای آرام خدا در درونم گفت
“While dealing with a stranger, common courtesy you use,
وقتی با یك غریبه برخورد میكنی ، آداب معمول را رعایت میكنی
But the children you love, you seem to abuse.
اما با بچه ای كه دوست داری بد رفتار میكنی
Go and look on the kitchen floor,
برو به كف آشپزخانه نگاه كن
You’ll find some flowers there by the door.
آنجا نزدیك در چند گل پیدا میكنی
Those are the flowers he brought for you.
آنها گلهایی هستند كه او برایت آورده است
He picked them himself: pink, yellow and blue .
خودش آنها را چیده: صورتی و زرد و آبی
He stood very quietly not to spoil the surprise,
آرام ایستاده بود كه سورپریزت بكنه
and you never saw the tears that filled his little eyes.”
وهرگز اشكایی كه چشمای كوچیكشو پر كرده بود ندیدی
By this time, I felt very small,
در این لحظه احساس حقارت كردم
and now my tears began to fall .
واشكام سرازیرشدند
I quietly went and knelt by his bed;
آرام رفتم و كنار تختش زانو زدم
“Wake up, little one, wake up,” I said. ”
بیدار شو كوچولو ، بیدار شو
Are these the flowers you picked for me?”
اینا گل ها ین كه تو برام چیدی؟
He smiled, “I found ’em, out by the tree.
او خندید— اونارو كنار درخت پیدا كردم
I picked ’em because they’re pretty like you.
ورشون داشتم چون مثل تو خوشگلن
I knew you’d like ’em, especially the blue .”
میدونستم دوستشون داری ، مخصوصا” آبیه رو
I said, “Son, I’m very sorry for the way I acted today;
گفتم پسرم واقعا” متاسفم ازرفتاری كه امروز داشتم
I shouldn’t have yelled at you that way .”
نمیبایست اونطور سرت داد بكشم
He said, “Oh, Mom, that’s okay. I love you anyway.”
گفت :اشكالی نداره من به هر حال دوستت دارم مامان
I said, “Son, I love you too,
گفتم :من هم دوستت دارم پسرم
and I do like the flowers, especially the blue.”
و گلهارو هم دوست دارم ، مخصوصا” آبیه رو
Are you aware that if we died tomorrow, the company that we are working for would easily replace us in a matter of days.
But the family we left behind will feel the loss for the rest of their lives.
And come to think of it, we pour ourselves more into work than to our own family an unwise investment indeed, don’t you think?
So what is behind the story?
What does the word FAMILY mean to us?
آیا میدانید كه اگر فردا بمیرید شركتی كه در آن كار میكنید به آسانی در ظرف یك روز برای شما جانشینی می آورد.اما خانواده ای كه به جا میگذارید تا آخر عمر احساس فقدان شما را خواهد كرد.
و به این فكر كنید كه ما خود را وقف كا رمیكنیم ونه خانواده مان .چه سرمایه گذاری نا عاقلانه ای !! اینطور فكر نمیكنید؟!!پشت این داستان چه پندی نهفته است. كلمه ” خانواده ” یعنی چه ؟؟