لشکر سوم اس اس «توتِنکوپف» (جمجمۀ مرده) ترجمه و گردآوری: سولیکانیدز (دوستان گرامی، این مقاله سال ها پیش توسط یکی از رفقای قدیمی در سایت دانشجو درج شد.
ترجمه و گردآوری: سولیکانیدز ( دوستان گرامی، این مقاله سال ها پیش توسط یکی از رفقای قدیمی در سایت سابق ما نوشته شده است، گفتم مطلبش رو در اینجا کپی کنم که مجددا در اینترنت قرار بگیرد. بنابراین این نوشته کار من نیست )
این لشگر با نام های:1- لشگر سوم پانتزرگرندیر اس اس 2-لشگر پانتزر توتنکوپف اس اس و 3- لشگر اس اس توتنکوپف نیز شناخته می شود معادل دقیق واژه ی آلمانی Totenkopf جمجه ی مرده است این لشگر در اکتبر 1939 تشکیل شد و تا 8 می 1945 نیز به فعالییت خود ادامه داد این لشگر در ابتدا جزو نیروهای پیاده و قوای ویژه و ضربت محسوب میشد و سپس به لشگر زرهی تغییر یافت.
فرمانده و موسس این لشگر اس اس ابرگروپن فوهرر (یک درجه ی نظامی که در اس آ و سپس در اس اس بکار میرفت.) و یا گنرال اس اس تئودور آیکه بود که مدال ها و درجات مختلفی همچون صلیب آهنین درجه یک و دو و صلیب شوالیه و…. را دریافت کرد.
این لشگر در تمامی عرصه ها و میادین جنگ حضوری فعال داشت که از این میان میتوان به :نبرد فرانسه،عملیات ماریتا(نبرد یونان)،عملیات بارباروسا(حمله به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی)،نبرد خارکوف،عملیات دژ- شهر(نبرد کورسک)،محاصره ی کورسوان-چرکاسی(نبردی در جبهه ی شرق)،عملیات کنراد(شکست حصر بوداپست)،محاصره ی فالایس(نبردی در جبهه ی غربی) و نبرد بوداپست اشاره کرد.
نبرد فرانسه
لشگر جمجه در این نبرد نقشی مهم ایفا نمود این لشگر در یک حمله ی برق آسا و با شکستن خطوط ارتباطی نیروهای فرانسه-بریتانیا 16000 نفر فرانسوی را اسیر کرد و به این خاطر سران ارتش بر نفرات آن افزودند و نیروی آتش توپخانه ی این لشگر تا تقویت کردند.
لشگر جمجمه در شکستن خط دفاعی یونانیان معروف به خط ((متاگزاس)) و سپس در هم کوبیدن مقاومت بریتانیایی ها و پیشروی بسوی آتن نقش مهمی ایفا کرد.
عملیات بارباروسا (حمله به اتحاد شوروی)
با آغاز حمله ی تمام عیار ارتش هیتلری به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در22 ژوئن 1941 که در سه گروه ارتش در شمال,مرکز و جنوب انجام می شد دیویزیون جمجه ی مرده به گروه ارتش های شمال پیوست که هدفش تصرف کشورهای حوزه ی بالتیک و سپس تصرف لنینگراد بود این لشگر در نبرد معروف ((دمیانسک)) چندین ماه در محاصره ی نیروهای ((ارتش سرخ)) بود. در این مدت سربازان با جانبازی و شجاعت حماسه آفریدند که در این میان می توان به انهدام ده ها تانک روسی توسط یک افسر بلندپایه اس اس بنام ((اروین مایردرس)) اشاره کرد که در این مدت توسط ((Sturmgeschütz III)) یک زره پوش که از لحاظ شکل همانند تانک است اما در واقع نوعی ضد تانک و به گفته ی بهتر توپ یورشی محسوب میشود که در آلمان نازی فراوان ساخته میشد و یک اسلحه ی بینظیر بود.) در مقابل تانک های شوروی پایداری بسیار کرد وی مدال صلیب آهنین را از آن خود نمود. سرانجام در آوریل 1942 لشگر محاصره را در هم شکست و خود را به خطوط خودی رساند.
دوره ی استراحت و بازسازی
لشگر به خاطر تلفات سنگین به فرانسه ی ویشی منتقل شد و در آنجا بکلی فرمی تازه یافت و با اضافه شدن واحد های خوش دست پانتزر به آن تبدیل به یک لشگر زرهی شد.
خارکوف و کورسک
سپس لشگر در اوایل فوریه ی 1943 به جبهه بازگشت و به گروه ارتش های جنوب ((گنرال فیلد مارشال اریک فون مانشتاین)) پیوست و در نبرد سوم خارکوف که به نابودی ارتش سوم زرهی شوروی تحت فرماندهی ((مارشال کونیف)) و باز پس گرفته شدن این شهر توسط ورماخت انجامید شرکت جست.
اما در این نبرد فرمانده لشگر گنرال تئودور آیک که با هواپیمایی بر فراز خطوط دشمن پرواز میکرد در اثر آتش ضد هوایی هواپیمایش ساقط گشته و وی کشته شد. ((گنرال هرمان پرایس)) جانشین وی شد. لشگر با احترام تمام و طی مراسم با شکوه نظامی پیکر آیک را به خاک سپردند.
بازپس گیری خارکوف فرصتی بود برای هیتلر تا بار دیگر برای نابودی ارتش شوروی تلاش کند به همین منظور عملیاتی بنام ((دژ- شهر)) طراحی شد که هدف آن نابود کردن برجستگی نیروهای شوروی در اطراف شهر کورسک بود. ازآنجایی که این عملیات در جبهه ی مرکزی صورت میگرفت آلمانی ها قادر بودند در صورت پیروزی تا تولا و سرحدات مسکو به پیش برانند.
لشگر سوم اس اس با تانک های سنگین تایگر1 تجهیز شده بود.حمله ی تمام عیار ورماخت در 5 ژوییه 1943 آغاز شد.واحد زرهی لشگر جمجمه که شامل گروهان های پانتزر سوم و ششم میشد به ارتش چهارم زرهی ((گنرال ابرست هرمان هوث)) پیوست و از طلایه داران این ارتش محسوب میشد.
در 9 ژوییه لشگر به تصرف تپه ی استراتژیک 226.6 نایل آمد در 12 ژوییه با پیشروی تانک های Pzkpfw III , Pzkpfw IV و Tiger نیروهای لشگر جمجمه با نیروهای ارتش 5 زرهی گارد شوروی در ((پروخورووکا)) برخورد کردند و این بزرگترین نبرد زرهی در طول تاریخ بود که در آن قوای آلمان در یک روز بیش از 300سیصد تانک روسی را منهدم کردند.
در 17 ژوییه هیتلر بخاطر تجاوز متفقین غربی به سیسیل و قریب الوقوع بودن پیاده شدن آنان در خاک اصلی ایتالیا و نیاز به حضور نیروهای زرهی آلمان در جبهه ی ایتالیا پایان عملیات را اعلام کرد.
لشکر سوم زرهی اس اس همراه با ((لشگر دوم پانتزر اس اس دیویزیون داس رایش)) در گروه ارتش جنوب در اوکراین ماموریت دفاع از ((رود میوس)) تپه ی 213 و ((شهر استپانووکا)) را بر عهده داشتند در ماه اوت روس ها تهاجم بزرگ خود را برای در هم کوبیدن و عبور از خط دفاعی(( دنپیر)) و تصرف شهر ((استپانووکا)) آغاز کردند با وجود دفاع شدید و شجاعانه ی دو لشگر اس اس توتنکوف و داس رایش و تلفات هر دو لشکر و با اینکه 800 تانک روسی منهدم و ((عملیات رومیانتسو)) شکست خورده بود اما روس ها سرانجام مدافعان را در23 اوت بیرون راندند و شهر را متصرف شدند.
پس از نبردهای ماه ژوییه تا اوت سرانجام در اکتبر واحدهای جدید پانتزر گرندیر نیز به لشگر سوم افزوده شدند در این زمان روس ها قصد شکستن خط دنپیر و عبور از گذرگاه ((کرمنخوگ)) را داشتند نیروهای آلمانی چندین ماه در مقابل طلایه داران شوروی پایداری کردند اما سرانجام عقب رانده شدند.
آخرین حرکت لشگر جمجمه ی مرده در جبهه ی میوس دفاع از شهر استراتژیک و حیاتی ((کریوی ریه)) در غرب رود دنپیر بود که روس ها با تصرف آن قوای ورماخت را در بخش جنوبی جبهه ی شرق تا مرز رومانی عقب راندند.
لهستان- ورشو
در ژانویه 1944 همچنان نبرد شدید در نزدیکی کریوی ریه ادامه داشت و این در حالی بود که نیروهای ((لشگر پانتزر گرندیر آلمان بزرگ)) و 56000 سرباز در منطقه ی ((کورسوان-چرکاسی)) محاصره شده بودند.
لشگر سوم اس اس اعزام شد تا محاصره را بشکند نیروهای لشگر جمجمه به چرکاسی رسیدند و از آن پس نیروهای ((لشگریکم پانتزر)) نیز به توتنکف ملحق شدند و به کورسان حمله کردند .
در هفته ی دوم ماه مارس در حالی که نبردی خون بار در اطراف شهر ((###وو)) ادامه داشت لشگر جمجمه به پشت ((رود باگ)) عقب نشینی کرد در این حال همچنان نبرد در غرب ((ایوانووکا)) ادامه داشت.اما خطوط نیروهای دول محور مجددا درهمریخته شد و این نیروها به ((دنیستر)) و به شهر((ایاشی))؛ نزدیک مرز رومانی عقب نشینی کردند.
در هفته ی اول آوریل لشگر سوم تجدید قوا میکند و تانک های پانتر جای Pzkpfw IV ها را میگیرند تا در نبرد دفاعی با شکوه دیگری پیروز گردند.
در نزدیکی ایاشی عناصری از لشگرپانتزر گرندیر آلمان بزرگ همراه با لشگر توتنکف در حالی که تنها 160 پانتزر در اختیار دارند در ازای صدمه دیدن تنها 11 پانتزر (این 11 تانک تعمیر شده و مورد استفاده قرار گرفت.) بیش از چهار صد 400 تانک روسی را منهدم می کنند.
با آغاز ((عملیات باگراتیون)) در چهارمین سالگرد حمله ی آلمان هیتلری به شوروی در 22 ژوئن 1944 (ژنرال پیتر باگراتیون که فرمانده ارتش روسیه در نبرد با ناپلئون بود و در روسیه قهرمان ملی شناخته میشود.1765-12ژوییه 1812) در ((جبهه ی بلاروس)) و انهدام گروه ارتش های مرکزی آلمان و باز شدن راه لهستان دیویزیون توتنکف به ورشو منتقل شد در آنجا در حالی که در اول اوت 1944 در ورشو مخالفان آلمان به پاخاستند واحدی از تانک های ببر لشگر سوم در شهر حضور داشت در حالی که بخش اصلی لشگر در بخش شرقی ورشو مامور جلوگیری از ورود ستون زرهی شوروی به شهر بود.
در چند نبرد شدید در نزدیکی شهر ((مدلین)) نیروهای لشگر سوم اس اس در کنارلشگرهای ((پانتزر وایکینگ)) و ((پانتزر فالشیرم هرمان گورینگ)) پس از مدتی گروهان زرهی پنجم شوروی را که کمونیست های لهستانی در آن حضور داشتند منهدم کردند.(تانکهای پاندر هم از نظر اپتیک هم سرعت هم قدرت آتش و هم از نظر وجود زره سخت و توپ75 میلیمتری بر تی-34 های روسی برتری همه جانبه داشتند).
تلاش ها برای حفظ بوداپست- مجارستان
سه لشگر هرمان گورینگ,توتنکف و وایکینگ خط دفاعی ویستولا را حفظ کردند و در دسامبر 1944 گروه ارتش های ویستولا را تشکیل دادند.هیتلر دستو داده بود تا گروهان چهارم پانتزر بطرف جنوب حرکت کند و 95000 سرباز محاصره شده در بوداپست را آزاد سازد.
((عملیات کونراد)) آخرین ضد حمله ی ورماخت در شرق سه مرحله را شامل میشد.1-حمله ی لشگرهای وایکینگ,گورینگ و توتنکف به شهر ((تاتا)) و عبو از خط دفاعی ((بیسک)) 2-تصرف فرودگاه بوداپست. 3-محاصره ی 10 لشگر شوروی.در بخش اول اروین مایردرس کشته شد. در بخش دوم قوای ورماخت تا نزدیکی فرودگاه به پیش راندند. اما در بخش سوم که در 18 ژانویه 1945 آغاز میشد و هدفش بدام انداختن 10 لشگر شوروی بود هدف اجرا نشد اما بخشی از نیروهای اس اس از محاصره ی روس ها بیرون آمدند.
با عقب نشینی نهایی به طرف دریاچه ی ((بالاتون)) و آغاز حمله ی روسها در 15 ماه مارس و تاخیر توتنکف در گریختن سر انجام محاصره ی لشگرهای توتنکف و وایکینگ در 22 ماه مارس کامل شد و با حمله ی شدید روسها به وین در 24 ماه مارس این نیروها به چکسلواکی عقب نشینی کردند.
سرانجام در 9 ماه می نیروهای از کار افتاده ی توتنکف خود را تسلیم نیروهای در حال پیشروی آمریکایی کردند اما آنان توتنکف را بسمت روس ها بازگرداندند و بسیاری از سربازان این لشگر در اردوگاه های شوروی موسوم به ((گولاگ)) جان سپردند.
پایان
لشگر توتنکف و نبردها و پایداری قهرمانانه ی آن تنها نماد کوچک دیگریست از عظمت رایش سوم آلمان؛لشگری که برای هدفی ورجاوند نبرد کرد که آن نبرد برای آزادی بود و در این راه بسیاری از رادمردترین رادمردان جان باختند. باشد که همه ی آزادگان جهان از این دلاور مردان و زنان الگو گیرند